نام کتاب : إرشاد القلوب ت سلگی نویسنده : دیلمی، حسن بن محمد جلد : 2 صفحه : 115
دهد كه تو به امر «خلافت» سزاوارترى، آن را كنار گذاشته و به
تو مىسپارم. و به رضايت و ناخشنودى ديگران، توجهى نمىكنم؟! امام 7
فرمود: آيا با اطمينانتر از پيامبر خدا 6 سراغ دارى؟
در حالى كه در چهار مورد و در ميان گروهى از شما و از جمله عرشيان- در يوم الدار و
در بيعت رضوان در زير درخت و در خانه ام سلمه و در غدير، پس از مراجعت از حج-
برايم از شما بيعت گرفت، و همه شما اطاعت خود را نسبت به خدا و رسولش 6 ابراز داشتيد و به شما فرمود: خدا و رسول 6 بر كار شما شاهد است و همه شما، خدا و رسول 6 را به شهادت پذيرفتند، آنگاه پيامبر 6 خطاب به
مردم فرمود: حاضران خبر را به غايبان برسانند و در آينده به آن شهادت دهند و هر كس
اين پيام به گوشش رسيده به ديگران برسانند.
سپس همه شما بر پاى
خاستيد و به پيامبر 6 و من كه اين كرامت نصيبم گشته
بود تبريك گفتيد، آنگاه عمر نزديك شد و دستش را بر كتفم گذاشت و در حضور اجتماع
گفت:
«بخ بخ لك يا ابن ابى
طالب اصبحت مولاى و مولى المؤمنين» يعنى: مبارك باد بر تو، اى فرزند ابى طالب 7 كه سرور من و همه مؤمنان گشتهاى؟
ابى بكر اظهار داشت: مطلبى
را به ياد من آوردى، اگر رسول خدا 6 به آن گواهى
مىداد، از او مىپذيرفتم؟ امام 7 فرمود: خدا و پيامبرش 6 بر تو شاهدند، آيا اگر پيامبر 6 را
زنده ببينى و به تو بگويد: در حق من ستم كردى، حقى كه خدا و پيامبرش 6 آن را به من دادهاند، نه به تو و ساير مسلمين، امر خلافت را به
من وامىگذارى مىگذارى و آن را رها مىكنى؟
زنده شدن پيامبر 6 پس از رحلت و گواهى به ولايت در نزد ابو بكر
ابو بكر گفت: در صورتى
كه پيامبر 6 را پس از درگذشت، زنده ببينم و
نام کتاب : إرشاد القلوب ت سلگی نویسنده : دیلمی، حسن بن محمد جلد : 2 صفحه : 115