responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : روح مجرد (يادنامه موحد عظيم و عارف كبير حاج سيد هاشم موسوى حداد) نویسنده : حسينى طهرانى، سید محمد حسين    جلد : 1  صفحه : 79

عليهم السّلام جز عبور از درجات و مراتب، و وصول به أعلى ذِروه حيات جاويدان، و منسلخ شدن از مظاهر، و تحقّق به اصل ظاهر، و فناى مطلق در ذات أحديّت چيزى نبوده است.

تحقيقاً روز شادى و مسرّت اهل بيت است. زيرا روز كاميابى و ظفر و قبولى ورود در حريم خدا و حرم امن و امان اوست. روز عبور از جزئيّت و دخول در عالم كلّيّت است. روز پيروزى و نجاح است. روز وصول به مطلوب غائى و هدف اصلى است. روزى است كه گوشه‌اى از آنرا اگر به سالكان و عاشقان و شوريدگان راه خدا نشان دهند، در تمام عمر از فرط شادى مدهوش ميگردند و يكسره تا قيامت بر پا شود به سجده شكر به رو در مى‌افتند.

حضرت آقاى حدّاد ميفرمود: مردم خبر ندارند، و چنان محبّت دنيا چشم و گوششان را بسته كه بر آن روز تأسّف ميخورند و همچون زن فرزند مرده مى‌نالند. مردم نميدانند كه همه آنها فوز و نجاح و معامله پر بها و ابتياع اشياءِ نفيسه و جواهر قيمتى در برابر خَزَف بوده است. آن كشتن مرگ نبود؛ عين حيات بود. انقطاع و بريدگى عمر نبود؛ حيات سرمدى بود.

ميفرمودند: شاعرى وارد بر مردم حَلَب گفت:

گفت: آرى، ليك كو دور يزيد

كِىْ بُد است آن غم، چه دير اينجا رسيد

چشم كوران آن خسارت را بديد

گوش كرّان اين حكايت را شنيد

در دهه عاشورا حضرت آقاى حدّاد بسيار گريه ميكردند، ولى همه‌اش گريه شوق بود. و بعضى اوقات از شدّت وَجد و سرور، چنان اشكهايشان متوالى و متواتر مى‌آمد كه گوئى ناودانى است كه آب رحمت باران عشق را بر

نام کتاب : روح مجرد (يادنامه موحد عظيم و عارف كبير حاج سيد هاشم موسوى حداد) نویسنده : حسينى طهرانى، سید محمد حسين    جلد : 1  صفحه : 79
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست