نام کتاب : روح مجرد (يادنامه موحد عظيم و عارف كبير حاج سيد هاشم موسوى حداد) نویسنده : حسينى طهرانى، سید محمد حسين جلد : 1 صفحه : 658
مصائب، و زيادى امراض و كسالتها، چيزى را
بجاى نگذاشت.
21- و ندانستم كه كيست مكان و موقعيّت مرا بداند، غير از عشق و كتمان
اسرارم و مراعات عهد و پيمانى را كه بستهام؟
22- و امّا وَلَع شديد من، و صبر و تحمّل من، و سكون و آرامش من، همه
از ميان رخت بربسته است، و از آن حقائق غير از فقط اسمهائى بجا نمانده است.
23- كسى كه سرش از عشق خالى است و از هوا و سوز و گداز من مطّلع
نمىباشد، بايد جان خود را از اين معركه بسلامت به در برد و خود را مبتلا نسازد. و
اى نفس! برو و راهت را به سلامت پيش گير!
24- و سرزنش كننده و ملامت نماينده من گفت: از عشق او آرام بگير و
دست بردار! در حاليكه حرص و وَلَع شديدى داشت به توبيخ و ملامت من درباره او. من
به او گفتم: تو از ملامت من آرام بگير و دست بردار!
25- اگر من هم بخواهم راه آرامش را در پيش بگيرم، پس در محبّت و عشق
به چه كسى اقتداكنم و وى را رهبر خود قرار دهم، در حاليكه تمام پيشوايان و
پيشتازان طريق عرفان در محبّت به من اقتدا نمودهاند؟ (و غير از من كسى جلودار
نبوده است.)
26- و در هر يك عضو از اعضاى من تمام مراتب عشق سوزان و گدازان و شوق
فراوان به آن محبوب وجود دارد كه آنها زمام مرا در دست دارند و به سمت او
مىكشانند.
27- او قدرى تمايل پيدا كرد، و ما پنداشتيم هر جانبش را كه تكان
ميداد تپّهاى مدوَّر و تَلّ رَملى است كه بر فراز آن ماه شب چهارده ميدرخشد.
28- و در هر يك از اعضاى من، تمام محتويات و أحشاء آن محبوبه وجود
دارد، بطوريكه چون يك نظر بيفكند، آن عضو مورد وقوع جميع تيرها و
نام کتاب : روح مجرد (يادنامه موحد عظيم و عارف كبير حاج سيد هاشم موسوى حداد) نویسنده : حسينى طهرانى، سید محمد حسين جلد : 1 صفحه : 658