نام کتاب : روح مجرد (يادنامه موحد عظيم و عارف كبير حاج سيد هاشم موسوى حداد) نویسنده : حسينى طهرانى، سید محمد حسين جلد : 1 صفحه : 601
آنكه تا انقضاء حاجتش بايد در خانه ديگرى
سكونت گزيند.
حضرت آقا در چنين مواقعى چه كنند؟ جز كرامت و بزرگوارى و صبر و تحمّل
مگر براى اولياء خدا كار ديگرى ساخته است؟ و شگفت آنكه اين رفقا هم از همراهى آن
زن با ايشان مطّلع بودند، ولى اين طرز عمل را غير مستحسن براى خود به شمار
نمىآوردند.
اين ببود تا موقعى كه حقير در كربلا مشرّف بودم و صاحب ماشين در
معيّت دو نفر ميخواست حضرت آقا را با حقير از كربلا به حَمزه و جاسم و سپس به
كاظمين بياورد، و اتّفاقاً در وقتى بود كه زوجه ايشان امّ مهدى و زوجه آقا سيّد
قاسم بنا بود براى مراجعه به طبيب به كاظمين و بغداد بروند. حقير به آقاى راننده
كه از رفقا و از رفقاى صميمى هم بود گفتم: اين صحيح است كه اين مخدّرات و عائله
محترم در چنين وضعى بدون آقا، خودشان بروند و ما در خدمت آقا باشيم؟! بهتر است
بنده با ماشين ديگرى بيايم و اينها با حضرت آقا باشند.
قبول نكردند و بنا شد آن دو همراه با ماشين ديگرى بروند، و آقا با آن
دو مخدّره در صفّ عقب و حقير هم تنها در صفّ جلو بنشينم. و بدينطور عمل شد، و
بدينگونه به كاظمين عليهما السّلام مشرّف شديم. معذلك براى آن دو نفر اين عمل
خوشايند نيامد، زيرا كه مايل بودند با آقا باشند.
شما اين طرز عمل را باور مىكنيد كه با اهل بيت رسول خدا و أمير
المؤمنين و ائمّه عليهم السّلام انجام ميدادهاند؟ و آنها را بدون حرمت
مىپنداشتند، و آن صحابه براى خود ارزش و قيمتى قائل بودند كه: بايد هميشه با رسول
خدا و در ركاب او و در معيّت سائر امامان و در ركاب آنها باشند، و نور چشمان حقيقى
و واقعى نبوّت و ولايت را از بديهىترين تمتّعِ از مواهب إلهيّه و ضروريّه و
فطريّه محروم مىنمودهاند!؟.
نام کتاب : روح مجرد (يادنامه موحد عظيم و عارف كبير حاج سيد هاشم موسوى حداد) نویسنده : حسينى طهرانى، سید محمد حسين جلد : 1 صفحه : 601