نام کتاب : روح مجرد (يادنامه موحد عظيم و عارف كبير حاج سيد هاشم موسوى حداد) نویسنده : حسينى طهرانى، سید محمد حسين جلد : 1 صفحه : 587
ايران به كاظمين عليهما السّلام آمديم و از
آنجا با همراهى رفقاى كاظمينى أيضاً به سامرّاء مشرّف شديم.
تفسير آيه «إِنْ هِيَ إِلَّا
أَسْماءٌ سَمَّيْتُمُوها أَنْتُمْ» در حرم مطهّر سامرّاء
روزى در حرم مطهّر پس از فريضه ظهر كه در آنجا به جماعت خوانده
مىشد، و ايشان هم در صفّ آخر متّصل به ضلع شمالى رواق مطهّر نشسته بودند و حقير
هم پهلو دست ايشان بودم، به يكى از همراهان كه در اين سفر از توحيد پرسيده بود، در
حاليكه دست بردند و تربتِ مُهر را از روى زمين برداشتند و به او ارائه نمودند،
پرسيدند: اين چيست؟!
گفت: اين مهر است! اين تربت است.
آقا فرمودند: تو اين اسم مهر و تربت را بر روى آن گذاشتهاى و آنرا
وجودُ مستقلّ و ذى اثرى پنداشتهاى. اين اسم را بردار، غير از اصل وجود چيزى نيست.
«نيستند آنها مگر اسمهائى كه شما و پدرانتان آنها را بدين اسمها نام
نهاده ايد! خداوند بدين اسمها حجّت و برهانى را فرود نياورده است. ايشان پيروى
نمىنمايند مگر از پندار و گمان و آنچه را كه هواى نفوسشان بخواهد، در حاليكه
تحقيقاً از جانب پروردگارشان هدايت بسويشان آمده است.»
شما ميگوئيد مهر و تربت، و با اسم و تعيّن مهر و تربت، آنرا جدا كرده
و استقلال ميدهيد و از آن اثر مىطلبيد. زيرا كه طلب بر اصل و اساس استقلال است.
استقلال و عزّت اختصاص به ذات خدا دارد. يعنى اين اسمها و رسمها و
______________________________
[1] آيه 23، از سوره 53: النّجم
نام کتاب : روح مجرد (يادنامه موحد عظيم و عارف كبير حاج سيد هاشم موسوى حداد) نویسنده : حسينى طهرانى، سید محمد حسين جلد : 1 صفحه : 587