نام کتاب : روح مجرد (يادنامه موحد عظيم و عارف كبير حاج سيد هاشم موسوى حداد) نویسنده : حسينى طهرانى، سید محمد حسين جلد : 1 صفحه : 555
ايشان كه رئيس و صاحب اختيار است مىشنوند،
همگى سكوت اختيار مىكنند و مهريّه را يكصد و پنجاه دينار تعيين مىنمايند.
سابقاً ذكر شد كه ايشان براى شاگرد دكّان خود حقوق خاصّى معيّن نكرده
بودند؛ وى هر چه احتياج داشت از مداخل آن روز بر ميداشت.
بعضى اوقات مىشد كه براى ايشان صد فلس يا پنجاه فلس مىماند و يا
اصلًا چيزى نمىماند، و ايشان با همين وجه مختصر با عائله سنگين به منزل مراجعت
ميكردند.
شغل ايشان آهنگرى و نعل سازى بود. اوّلًا از همه آهنگرها جنس را به
مشترى ارزانتر ميفروختند، و ثانياً در موقع توزين و ترازو كردن، سنگينتر
مىكشيدند، و ثالثاً مقدارى نعل هم اضافه بروى آن ميريختند؛ و بدون استثناء هر كس
نسيه ميخواست مىآمد و به او نسيه ميدادند. فلهذا اين طريق كسب ايشان، راه درآمدى
براى بعضى شده بود. بعضى اوقات جنسى را بدين كيفيّت بطور نسيه ميبردند، آنگاه همه
آنرا و يا مقدارى از آنرا پس مىآوردند و مىگفتند: اين جنس را به قيمت معمولى
بازار- نه به قيمتى كه به ما فروختهاى- از ما پس بگير!
ايشان هم قبول ميكردند، و بسيارى از اوقات ديده مىشد كه در برابر
فروش جنس هيچ وجهى بدست نيامده است؛ يعنى تفاوت نرخ بازار و قيمت ايشان موجب مىشد
كه مشترى جمع بين عوض و معوَّض ميكرد.
و عجيب اينجا بود كه ايشان هم از نيّت مشترى و طرز عمل او كاملًا
مطّلع بودند و معذلك خواهش او را ردّ نمىكردند. و مرحوم حاج سيّد هاشم مرد ساده
لوحى نبود. بسيار فطن و زيرك و سريع الانتقال و با فهم بود؛ امّا معاملهاش با
تمام حاجتمندان و غير نيازمندان بدينطريق بود.
به رفقاى خود هر چه داشتند ميدادند: از سجّاده، و تسبيح، و انگشترى،
نام کتاب : روح مجرد (يادنامه موحد عظيم و عارف كبير حاج سيد هاشم موسوى حداد) نویسنده : حسينى طهرانى، سید محمد حسين جلد : 1 صفحه : 555