فَوَ اللَهِ ما دَعَوْتُ بِهِنَّ فى كَرْبٍ إلّا كُشِفَ عَنّى.
آية الله سيّد محسن عامِلى در «صحيفه خامسه سجّاديّه» ص 330 و 331
پس از بيان مطالب فوق از «كشف الغمّة» و «مطالب السَّؤول» مرسلًا، گويد:
و در «الفُصول المهمَّة فى مَعرفةِ الائمَّة» مرسلًا از طاووس
يمانى روايت كرده است كه وى گفت: شبانگاه داخل حِجر إسمعيل شدم، ناگهان علىّ بن
الحسين رضى الله عنه داخل شد و بپا خاست تا جائيكه مىتوانست نماز گزارد. سپس
سجدهاى نمود و آنرا طولانى كرد. با خود گفتم: مردى است صالح از بيت نبوّت، حتماً
بايد گوش فرا دارم تا بشنوم چه ميگويد! چون إصغاء نمودم شنيدم كه مىگفت:- و همين
دعا را بعينه ذكر كرده است. صاحب «فصول المهمّة» ميگويد: طاووس گفت: قسم به خداوند
كه هيچگاه نماز نگزاردم كه در پى آن اين دعا را براى اندوهى و مشكلى بخوانم مگر
اينكه خداوند آن مهمّ را برگشود.
و در «تذكرة الخوآصّ» مرسلًا از زُهْرىّ از عائشه روايت است كه او
گفت: علىّ بن الحسين را در حجر به حال سجده ديدم كه مىگفت:- و اين دعا را ذكر
كرده مگر آنكه عُبَيْدُكَ را به صيغه تصغير آورده و جمله فَقيرُكَ بِفِنآئِكَ را
ذكر نكرده است. عائشه ميگويد: من آنرا در هيچ مشكلى نخواندم الّا اينكه خدا آنرا
براى من حلّ نمود.
و در كتاب «إرشاد» مفيد گويد: خبر داد به من أبو محمّد حسن بن
محمّد از جدّش از سَلِمَة بن شبيب از عبد الله بن محمّد التّيمىّ (التّميمىّ- خ ل)
كه گفت: شنيدم شيخى را از عبد قيس كه مىگفت: طاووس گفت: شبى وارد حجر گرديدم. پس
نگريستم كه: علىّ بن الحسين داخل شد و ايستاد كه نماز بخواند؛ و او تا جائيكه
ميتوانست نماز گزارد و پس از آن سجده كرد. من با خود گفتم: مرد صالحى است از اهل
بيت، بروم و دعايش را بشنوم. چون گوش فرا دادم شنيدم كه مىگفت در سجودش:
.- تا آخر ص 332 كه مرحوم أمين در همين موضوع آورده است.
و در نسخه «صحيفه سجّاديّة» خطّى حقير كه با حواشى محقّق فيض
رضوانُ الله عليه است و تاريخ كتابتش سنه 1091 ميباشد، در ملحقات آن كه اثر ملّا
تقى صوفى زيابادى قزوينى است كه از شاگردان شيخ بهائى است و صحيفه را نزد او
خوانده و اجازه روايت آنرا گرفته است؛ در دعاى دوّم از آن ملحقات كه ابتدايش
با چند فقره مشابه آن ذكر كرده است. امّا ميرزا عبد الله اصفهانى
افندى كه در صحيفه ثالثه خود اين دعا را تحت عنوان دعاى دوّم از ملحقات، ص 28 تا ص
30، و آقا سيّد محسن أمين عاملى كه در صحيفه خامسه خود آنرا تحت عنوان دعاى اوّل
از ملحقات و ممّا اسْقِطَتْ مِن الصَّحيفة، از ص 20 تا ص 22، آوردهاند، در آنها
از عبارت عُبَيْدُكَ بِفِنآئِكَ تا آخر دعا، بدين نحو موجود نمىباشد.
نام کتاب : روح مجرد (يادنامه موحد عظيم و عارف كبير حاج سيد هاشم موسوى حداد) نویسنده : حسينى طهرانى، سید محمد حسين جلد : 1 صفحه : 508