فرمودند: درباره يكى از مردان خدا (شمس تبريزى) گفتهاند كه: او در
تمام مدّت عمرش فقط يك شعر گفته است
: من
گُنگِ خواب ديده و عالم تمام كَر
من
عاجزم ز گفتن و خلق از شنيدنش
اينها مجموعه أدعيه و اشعارى بود كه ايشان در اين سفر ميخواندهاند.
و امّا ادعيه ايشان بطور معمول آنچه را كه بنده از ايشان شنيدهام و ضبط نمودهام
چند چيز است:
و حقير هم به متابعت ايشان، از آن به بعد در سَجَدات آخر صَلَوات اين
دعاى نياز را ميخواندم.
ولى آنچه بخاطر داشتم در آن عبارت آخر: سَآئِلُكَ بِفِنَآئِكَ نبود.
[1] يكبار كه در سجده بودم و ايشان شنيدند كه آنرا نخواندم، پس از نماز بطور
مؤاخذه فرمودند: چرا سَآئِلُكَ بِفِنَآئِكَ را نگفتى؟! عرض كردم: ميگويم. و گفتم و
مرتّباً مىگفتم.
سپس در ضمن مراجعه معلوم شد كه: در بعضى از روايات لفظ
سَآئِلُكَ
______________________________
[1] در «منتهى الامال» طبع رحلى علميّه إسلاميّه، ج 2، ص 8، در
احوال حضرت إمام سجّاد 7، در فصل 3 در عبادت آنحضرت گويد:
و در كتاب «حديقة الشّيعة» است كه: طاووس يمانى گفت: نصف شبى داخل
حِجر إسمعيل شدم، ديدم كه حضرت إمام زين العابدين 7 در سجده است و
كلامى را تكرار ميكند. چون گوش كردم اين دعا بود:
و بعد از آن هر گونه بلا و ألمى و مرضى كه مرا پيش آمد، چون نماز
كردم و سر به سجده نهادم اين كلمات را گفتم، مرا خلاصى و فرجى روى داد.
و فِنآء در لغت به معنى فضاى درِ خانه است. يعنى بنده تو و مسكين
تو و محتاج تو، بر درگاه تو منتظر رحمت تو است و چشم عفو و احسان از تو دارد. هر
كس اين كلمات را از روى اخلاص بگويد البتّه اثر ميكند و هر حاجت كه دارد بر
مىآيد- انتهى.
نام کتاب : روح مجرد (يادنامه موحد عظيم و عارف كبير حاج سيد هاشم موسوى حداد) نویسنده : حسينى طهرانى، سید محمد حسين جلد : 1 صفحه : 507