اوست؛ و أحياناً اگر گرسنگى و تشنگى او را مجبور به نشستن كند و يا بواسطه انس با كبوتران دگرى در جائى بنشيند و يا گرفتار كبوتر بازى شود، باز همينكه به پرواز درآيد يكسره به سراغ همين آشيانه مى‌آيد، گرچه پس از چند روز بوده باشد. و اين كبوتران قيمت دارند؛ و اگر تربيت شده و قابل باشند كه مثلًا يكروز يكسره بر بالاى آسمان به طيران آيند، چه بسا ممكن است صد دينار و يا بيشتر ارزش داشته باشند.

امّا بعضى اوقات ديده ميشود كه كبوتر بازها احتياج به پول مختصرى دارند و اين كبوتر را مى‌آورند به بازار و به قيمت بسيار ارزان مثلًا يكصد فلس به افراد بى اطّلاع و غير خبره مى‌فروشند، و با كمال اطمينان به خانه خود برميگردند و مى‌بينند كبوترشان در منزل است. چون همينكه خريدار آنرا پهلوى كبوترهاى ديگرش بگذارد و يا با آنها به پرواز درآورد، اينها يكسره به سوى آشيانه معهود خود رهسپار مى‌شوند.

امّا افراد خبره و با اطّلاع اينها را نمى‌خرند، چون ميدانند هر چه هم ارزان باشند باز مغبون مى‌شوند؛ چون همان مقدار مختصر وجهى را كه در إزاءِ آن داده‌اند از كيسه شان رفته است.

بعضى اوقات استاد، شاگرد را به جهتى تحت تربيت استاد ديگر مى‌گذارد

بر اين اصل است كه استادان عرفان كه ساليانى دراز شاگردى را تربيت نموده‌اند و به رموز آشنا ساخته‌اند، براى جهتى از جهات، مدّتى براى تربيت در نزد استاد معروفى كه در آن زمان ميباشد به سوى وى گسيل ميدارند. و اين به چند علّت ميتواند بوده باشد: اوّل: آن استاد داراى شيوه خاصّى در تربيت است، و يا داراى كمالات بخصوصى است؛ در اينحال براى اينكه شاگرد بدان شيوه آشنا شود و يا بدان كمالات كامل گردد، مدّتى او را در تحت تربيتش قرار ميدهد، و يا إلى الأبد او را بدانجا تحويل ميدهد. و در صورت أعلميّت و أكمليّت استاد دوّم كه معلوم‌