نام کتاب : روح مجرد (يادنامه موحد عظيم و عارف كبير حاج سيد هاشم موسوى حداد) نویسنده : حسينى طهرانى، سید محمد حسين جلد : 1 صفحه : 489
است بايد شاگرد آنجا درنگ كند؛ و در صورت
غير أعلميّت، كمالات استاد ثانى را اخذ ميكند و دوباره به سوى استاد اوّل مراجعت
مىنمايد. دوّم: آن استاد داراى كمالات خاصّى است و يا شيوه مخصوصى از تربيت را
دارد، و اين استاد بدان آگاه نيست؛ لهذا شاگرد را مدّتى در تحت اداره و تربيتش
ميگذارد، و پس از آنكه شاگرد آن روش را آموخت و يا از آن كمال اطّلاع يافت، به نزد
استاد اوّل مىآيد و شرح جريان را ميدهد، و وى بدان شيوه از تعليم و تربيت نيز
مطّلع ميگردد. سوّم: در نزد آن استاد شاگردانى هستند كه در نحوه سلوك اشتباهاتى
دارند و يا خود استاد نيز از اشتباه برخوردار است در اين فرض شاگرد را ميفرستد به
عنوان شاگردى او و پس از آنكه اشتباهات شاگردان و يا استاد را مِن حيثُ إنّهم لا
يَشْعرون برطرف كرد، خود بخود به نزد استاد خود مراجعت ميكند.
و اگر أحياناً ديده شد كه افرادى در زمان واحدى دو استاد يا بيشتر
دارند، در صورتى صحيح است كه يكى از اين قبيل باشد. و در حقيقت، استاد واحد است، و
همان استادى است كه اين شاگرد تحت ولايت اصليّه و اوّليّه اوست؛ ولايتهاى اساتيد
دگر طولى است نه عرضى؛ و فرعى و ثانوى است. و بر اين اساس شاگرد كه به دستورات
استاد دوّم عمل ميكند، روى امر و دستور استاد اوّل است، فلهذا تنافى و تنافر و
اختلاف موجود نمىباشد.
استاد مىتواند وصىّ ظاهرى و وصىّ باطنى داشته باشد
از حضرت آقا كراراً سوال مىشد كه: علّت آنكه مرحوم قاضى أعلَى اللهُ
مقامَه شما را وصىّ خود در امور عرفانيّه و سلوكيّه و توحيديّه قرار ندادند، و
جناب آية الله حاج شيخ عبّاس قوچانى هاتف را قرار دادند چيست؟!
ايشان ميفرمودند: وصايت ظاهرى دارد و باطنى.
امّا وصىّ ظاهر، آن كس است كه استاد در ملا عامّ او را وصىّ خود قرار
نام کتاب : روح مجرد (يادنامه موحد عظيم و عارف كبير حاج سيد هاشم موسوى حداد) نویسنده : حسينى طهرانى، سید محمد حسين جلد : 1 صفحه : 489