responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : روح مجرد (يادنامه موحد عظيم و عارف كبير حاج سيد هاشم موسوى حداد) نویسنده : حسينى طهرانى، سید محمد حسين    جلد : 1  صفحه : 386

و چنين نيز ميگويند كه: طريقه اعتدال در توحيد اين است‌

: كه جهان پرتوى است از رخ دوست‌

جمله كاينات سايه اوست‌

\*\*\*

هر آن چيزى كه در عالم عيان است‌

چو عكسى ز آفتاب آن جهان است‌

\*\*\*

اى جلوه گر از جمال جانان‌

همه تو مقصود دل و آرزوى جان همه تو

أعيان همه آئينه و عكس رخ خويش‌

بنموده در آئينه أعيان همه تو

هر يك از اين اطلاقات، به اعتبارى است از تشبيه و تنزيه، و جمع و تفصيل، و نظر به بعضى از حيثيّات نه به جميع حيثيّات. و لهذا در كلام ايشان تناقض نما بسيار است، كَما لا يَخْفَى عَلَى الْمُتَتَبِّعِ لِكَلامِهِمْ وَ الْمُتَفَطِّنِ لِمَرامِهِمْ. و از آن جمله است اين نظم مرغوب كه به بعضى از موحّدان عالى منسوب است: شعر

: يا جَلىَّ الظُّهورِ وَ الإشْراقْ‌

كيست جز تو در أنفس و آفاق‌

لَيْسَ فى الْكآئِناتِ غَيْرَكَ شَىْ‌ءْ

أنْتَ شَمْسُ الضُّحى وَ غَيْرُكَ فَىْ‌ءْ

دو جهان سايه است و نور توئى‌

سايه را مايه ظهور توئى‌

حرف ما و من از دلم بتراش‌

محو كن غير را و جمله تو باش‌

خود چه غير و كدام غير اينجا

هم ز تو سوى تست سير اينجا

در بدايت ز تست سير رجال‌

وز نهايت به سوى تست آمال‌

اللَهُمَّ أنْتَ السَّلامُ وَ مِنْكَ السَّلامُ وَ إلَيْكَ يَرْجِعُ السَّلامُ!

يافِعى در «ارشاد» گويد كه: شيخ عزّالدّين عبد السّلام دِمَشقىّ گفتى: شيخ زنديق است. روزى بعضى ياران او گفتند: ما ميخواهيم قطب را ببينيم. او اشارت به شيخ كرد. گفتند: تو طعن در او ميكنى! گفت: آن براى نگاهداشتن ظاهر شرعى است‌

نام کتاب : روح مجرد (يادنامه موحد عظيم و عارف كبير حاج سيد هاشم موسوى حداد) نویسنده : حسينى طهرانى، سید محمد حسين    جلد : 1  صفحه : 386
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست