responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : روح مجرد (يادنامه موحد عظيم و عارف كبير حاج سيد هاشم موسوى حداد) نویسنده : حسينى طهرانى، سید محمد حسين    جلد : 1  صفحه : 385

نيست، و تخطئه و تكفير شيخ علاء الدّوله شيخ را قدِّس سرُّه راجع به اين معنى است كه وى از كلام شيخ فهم كرده، نه به آن معنى كه مراد شيخ است.

زيرا كه وجود را سه اعتبار است: يكى اعتبار وى به شرط شى‌ء كه مقيّد است، دوّم به شرط لا شى‌ء كه وجود عامّ است، و سيّم لا بشرط كه وجود مطلق است. و آنكه شيخ قدّس سرّه ذات حقّ را سبحانه وجود مطلق گفته‌اند به معنى أخير است، و شيخ علاء الدّوله آنرا بر وجود عامّ حمل كرده و در نفى و انكار آن مبالغه نموده؛ با وجود آنكه خود به اطلاق وجود بر ذات به معنى اخير اشاره كرده است، چنانكه در بعضى رسائل فرموده آنست كه: الْحَمْدُ لِلَّهِ عَلَى الإيمانِ بِوُجوبِ وُجودِهِ، و نَزاهَتِهِ عَنْ أنْ يَكونَ مُقَيَّدًا مَمْدودًا، وَ مُطْلَقًا لا يكونُ بِلا مُقَيَّداتِه.

و وجود چون مقيّدى محدود نباشد، و مطلقى نباشد كه وجود وى موقوف باشد بر مقيّدات، ناچار مطلقى خواهد بود لا بشرط شى‌ء كه به هيچيك از تقيّد مشروط نباشد؛ و قيود و تعيّنات، شرط ظهور وى در مراتب، نه شرط وجود او فى حدّ ذاته. و نزاعى كه ميان شيخ علاء الدّوله و شيخ عبد الرّزّاق كاشى واقع شده نيز از اين قبيل تواند بود.

و بالجمله طائفه صوفيّه موحّده چنانكه حكم به عينيّت اشياء مى‌كنند و همه را وجود حقّ و هستى مطلق ميگويند، حكم به غيريّت اشياء نيز از ايشان واقع است، و اشياء را غير حقّ گفته‌اند كه نه عين اوست و نه غير او. چنانكه در «فصوص» اشارت به اين عبارت و اطلاقات كرده؛ و مَستِ باده قيّومى مولاى رومى نيز فرموده‌

: گاه كوه قاف و گه عنقا شوى‌

گاه خورشيد و گهى دريا شوى‌

تو نه اين باشى نه آن در ذات خويش‌

اى برون از وهمها در پيش پيش‌

نام کتاب : روح مجرد (يادنامه موحد عظيم و عارف كبير حاج سيد هاشم موسوى حداد) نویسنده : حسينى طهرانى، سید محمد حسين    جلد : 1  صفحه : 385
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست