نام کتاب : روح مجرد (يادنامه موحد عظيم و عارف كبير حاج سيد هاشم موسوى حداد) نویسنده : حسينى طهرانى، سید محمد حسين جلد : 1 صفحه : 373
تحقيقى از مصنّف درباره حقيقت وحدت وجود
وحدت به معنى استقلال ذات حقّ تعالى شأنه در وجود است كه با وجود اين
استقلال و عزّت، هيچ موجود دگرى توان استقلال را نداشته و وجودش وجودى ظِلّى و
تَبَعى است، همچون سايه شاخص كه به دنبال آن ميگردد. تمام موجودات وجودشان از حقّ
است؛ همه آيه و نماينده مىباشند. بنابراين همه ظهورات او ميباشند و تجلّيات ذات
أقدس وى.
امّا ظاهر از مَظْهر جدا نيست، و متجلِّى از متجلَّى فيه انفكاك
نمىتواند داشته باشد؛ و گرنه ديگر ظهور و تجلّى نيست؛ آن وجودى است جدا و اين
وجودى است جدا. در اينصورت عنوان مخلوق و ربط و رابطه برداشته ميشود و تمام كائنات
مواليد خدا مىگردند، در حاليكه او لَمْ يَلِدْ است. [1]
عينيّت حقّ با اشياء، عينيّت ذات بسيط ما لا اسم له و لا رسم له با
اشياء نيست؛ زيرا آن قابل وصف نيست و اين اشياء به وصف مىآيند. او تعيّن و حدّ
ندارد؛ اينها همگى محدود و متعيّن هستند.
عينيّت به معنى عينيّت علّت با معلول، و خالق با فعل، و ظاهر با ظهور
است. بدينمعنى كه: اگر فرض رفع حدود و تعيّنات شود، ديگر غير از وجود بَحْت و بسيط
و مجرّد چيز ديگرى در ميان نمىماند و نمىتواند در ميان بماند.
وحدت وجود به معنى تعلّق و ربط حقيقى- نه اعتبارى و توهّمى و خيالى-
همه موجودات است با خالقشان، و در اينصورت ديگر فرض زنگار استقلال در موجودات بى
معنى مىشود. همه با خدا مربوطاند؛ بلكه ربط صرف مىباشند. و خالق متعال كه حقيقت
وجود و أصل الجودِ و الوُجود است با تمام اشياء معيّت دارد؛ نه معيّت 1+ 1 كه اين
غلط است و عين شرك است؛ بلكه فى المَثَل مانند معيّت نفس ناطقه با بدن، و معيّت
عقل و اراده با أفعال
______________________________
[1] صدر آيه 3، از سوره 112: التّوحيد
نام کتاب : روح مجرد (يادنامه موحد عظيم و عارف كبير حاج سيد هاشم موسوى حداد) نویسنده : حسينى طهرانى، سید محمد حسين جلد : 1 صفحه : 373