نام کتاب : روح مجرد (يادنامه موحد عظيم و عارف كبير حاج سيد هاشم موسوى حداد) نویسنده : حسينى طهرانى، سید محمد حسين جلد : 1 صفحه : 374
صادره از انسان كه تحقيقاً در مفهوم و مفاد
و معنى يكى نيستند؛ ولى از هم منفكّ و متمايز هم نمىباشند.
آيات دالّه بر وحدت وجود در قرآن كريم
عزيزم! مگر آيات قرآن را نمىخوانيم كه:
وَ هُوَ مَعَكُمْ أَيْنَ ما كُنْتُمْ [1] «او با شماست هر كجا كه
بوده باشيد!»؟
آيا اين معيّت، حقيقى است يا اعتبارى و مجازى؟ اگر بگوئيد: اعتبارى
است، در اينصورت ديگر ميان او و ما بهيچوجه ربط و رابطهاى برقرار نمىشود، و هر
ذرّه از ذرّات عالم و هر موجود از مُلك تا ملكوت جميعاً موجودات مستقلّه مىگردند،
و به تعداد آنها بايد قائل به قديم و أزل و أبد شويم، و گفتار نبىّ محترم حضرت
يوسف على نبيّنا و آله و 7 به دو رفيق و مصاحب زندانى خود درباره ما
صدق خواهد كرد، آنجا كه گفت:
«اى دو همنشين زندانى من! آيا اين ارباب و خدا نمايان جدا جدا و
پراكنده مورد پسند و اختيار است، يا خداوند واحد قهّار؟! (كه با عزّت و استقلالش
در وجود و با اسم قهّاريّتش كه از لوازم وحدت اوست، ديگر رَبّى و اربابى و موجود
جدا و پراكنده و مستقلّى را بجاى نگذاشته است؛ و وحدت ذات أقدسش جميع وحدتهاى
اعتبارى و مجازى را سوزانده و اين خس و خاشاكها را از سر راه برداشته است.)»
آيا ما هيچ در اين آيه مباركه قرآن فكر كردهايم كه:
ما يَكُونُ مِنْ نَجْوى ثَلاثَةٍ إِلَّا هُوَ رابِعُهُمْ وَ لا
خَمْسَةٍ إِلَّا هُوَ سادِسُهُمْ وَ لا أَدْنى مِنْ ذلِكَ وَ لا أَكْثَرَ إِلَّا
هُوَ مَعَهُمْ أَيْنَ ما كانُوا. [3]
______________________________
[1] قسمتى از آيه 4، از سوره 57: الحديد
[2] آيه 39، از سوره 12: يوسف
[3] قسمتى از آيه 7، از سوره 58: المجادلة
نام کتاب : روح مجرد (يادنامه موحد عظيم و عارف كبير حاج سيد هاشم موسوى حداد) نویسنده : حسينى طهرانى، سید محمد حسين جلد : 1 صفحه : 374