نام کتاب : روح مجرد (يادنامه موحد عظيم و عارف كبير حاج سيد هاشم موسوى حداد) نویسنده : حسينى طهرانى، سید محمد حسين جلد : 1 صفحه : 277
مىكنند. به اطبّاء خبر ميدهند، و خود آن
طبيب معروف اطّلاع پيدا ميكند و خود، چشم را ملاحظه ميكند؛ و همگى متّفقاً و
مجموعاً ميگويند: اين خارق عادت است. اين معجزه مسيح است. اين معجزه است، معجزه
است. و من هم لب نگشودم و در دل خود مىگفتم: آرى معجزه است، امّا معجزه استاد و
معلّم و آقاى مسيح.
حقير كه پس از گذشت سى سال اين واقعه را براى دوست ارجمند و صديق
گرامى آقاى دكتر حاج سيّد حميد سجّادى وَفّقه اللهُ تعالى كه از چشم پزشكان معروف
جهانى هستند تعريف كردم، گفتند: راست است؛ اينطور كه مىگوئيد اينگونه مرض چشم در
دنيا قابل علاج نيست؛ و در صورت بهبود غير از معجزه چيز ديگرى نمىتواند بوده
باشد.
آنگاه اضافه كردند: يك نفر از مريضان ما كه مردى بود و چشمش آب مرواريد
آورده بود، و ما براى وى فلان روز را معيّن كرده بوديم تا چشمش را عمل كنيم؛ قبل
از عمل پيش ما آمد و گفت: من رفتم خدمت امام رضا 7 و شفاى خودم را
گرفتم. ما چشمش را مجدّداً معاينه كرديم و ديديم أبداً اثرى از آب مرواريد در آن
نيست.
ايشان ميفرمودند: أحياناً ممكنست بعضى از آب مرواريدها خود بخود
برطرف شود ولى در طويل المدّة؛ و تا آن ساعت براى من سابقه نداشت كه چند روزه آب
مرواريد خود بخود بهبود يابد. اين نيست مگر معجزه حضرت ثامن الائمّة عليهم
السّلام.
معجزه حضرت ثامن الحجج به نقل آية الله حائرى قَدّس اللهُ سرَّه
و امّا آن دو داستان منقوله از أعلام، اوّل: قضيّهاى است كه حضرت
استاذنا المكرّم آية الله مرحوم حاج شيخ مرتضى حائرى قَدّس الله سرَّه در جلسه
ديدار و ملاقات با ايشان در مشهد مقدّس در طول يك سفرشان كه فيما بين دوازدهم شهر
مبارك رمضان تا سوّم شهر شوّال المكرّم سنه 1400
نام کتاب : روح مجرد (يادنامه موحد عظيم و عارف كبير حاج سيد هاشم موسوى حداد) نویسنده : حسينى طهرانى، سید محمد حسين جلد : 1 صفحه : 277