عَلَيْهِ السَّلامُ وَ إنْكارَهُ مَوْتَهُ. [1]

«و در روايتى كه با سندى از إسمعيل بن سهل نقل كرده و ما سابقاً آنرا در ترجمه حال حسن بن أبى سعيد مُكارى آورديم، ذكر شده كه علىّ بن أبى حمزة بطائنى همين مرد معروف و مشهور، با حضرت امام رضا 7 مكالمه و گفتگوى شفاهى و حضورى داشت، و در آن محضر انكار امامتش را نمود، و توقّفش را بر امامت حضرت موسى بن جعفر پدر حضرت امام رضا اظهار كرد، و انكار مرگ پدرش را نمود.»

تا اينجا بعضى از روايات وارده در «رجال كشّى» را نقل كرديم، و سپس مرحوم مامقانى يكى از روايات وارده در كتاب «غيبت» شيخ را نقل ميكند كه شدّت عناد او را نسبت به حضرت ثامن الحجج ميرساند. با اينكه قبلًا معرّف به وصايت آنحضرت بوده است؛ چنانچه در ص 262 ذكر ميكند كه:

وَ رَوَى فى «الْعُيونِ» فى الصَّحيحِ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلىٍّ الْخَزّازِ قالَ: خَرَجْنا إلَى مَكَّةَ وَ مَعَنا عَلىُّ بْنُ أبى حَمْزَةَ، وَ مَعَهُ مالٌ وَ مَتاعٌ. فَقُلْنا: ما هَذا؟ فَقالَ: هَذا لِلْعَبْدِ الصّالِحِ عَلَيْهِ السَّلامُ؛ أمَرَنى أنْ أحْمِلَهُ إلَى عَلىٍّ ابْنِهِ، وَ قَدْ أوْصَى إلَيْهِ.

ثُمَّ قالَ: قالَ مُصَنِّفُ هَذا الْكِتابِ رَضىَ اللَهُ عَنْهُ: إنَّ عَلِىَّ بْنَ أبى حَمْزَةَ أنْكَرَ ذَلِكَ بَعْدَ وَفاتِ موسَى، وَ حَبَسَ الْمالَ عَنِ الرِّضا عَلَيْهِ السَّلامُ.

در «عيون أخبار الرّضا» به روايت صحيحه از حسن بن على خَزّاز روايت است كه گفت: ما به سوى مكّه رهسپار شديم و علىّ بن أبى حمزه نيز با ما بود، و با وى مال و متاعى بود. به او گفتيم: اين اموال و أمتعه از كيست؟! گفت: مال‌

______________________________ [1] «تنقيحُ المقال» ج 2، طبع رحلى، تحت رقم 8111، ص 260 و 261