responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : روح مجرد (يادنامه موحد عظيم و عارف كبير حاج سيد هاشم موسوى حداد) نویسنده : حسينى طهرانى، سید محمد حسين    جلد : 1  صفحه : 172

ز نو هر لحظه ايمان تازه گردان‌

مسلمان شو مسلمان شو مسلمان‌

بسى ايمان بود كان كفر زايد

نه كفر است آن كزو ايمان فزايد

ريا و سُمْعَه و ناموس بگذار

بيفكن خرقه و بر بند زنّار

چو پير ما شو اندر كفر فردى‌

اگر مَردى بده دل را به مَردى‌

مجرّد شو ز هر اقرار و انكار

به ترسازاده‌اى ده دل به يكبار

تا ميرسد بدينجا كه ميفرمايد:

يكى پيمانه پر كرد و به من داد

كه از آب وى آتش در من افتاد

كنون گفت از مى بى رنگ و بى بو

نقوش تخته هستى فرو شو

چه آشاميدم آن پيمانه را پاك‌

در افتادم ز مستى بر سر خاك‌

كنون نه نيستم در خود نه هستم‌

نه هشيارم نه مخمورم نه مستم‌

گهى چون چشم او دارم سرى خَوش‌

گهى چون زلف او باشم مُشَوَّش‌

گهى از خون خود در گلخنم من‌

گهى از روى او در گلشنم من‌[1]

اوّلين بار حصول تجرّد براى حاج سيّد هاشم در كربلا به پيروى از امر استاد قاضى به صبر و تحمّل و مخالفت نفس در برابر شدائد و آزار مردم پيدا شد

حضرت آقا ميفرمودند: اوّلين بار حصول تجرّد براى من در كربلا پيدا شد. و توضيح اين داستان بدين طريق است كه: ايشان بواسطه ضيق معيشت در خانه پدر زن و مادر زنشان زندگى مى‌نمودند. آنها در آن طرف حياط، و اينان در اين طرف در يك اطاق كه پدر عيالشان به آنها مجّاناً داده بود، مدّت دوازده سال زندگى مى‌نمودند


[1] -«. گلشن راز» طبع عماد الدّين اردبيلى، ص 84 تا ص 90

نام کتاب : روح مجرد (يادنامه موحد عظيم و عارف كبير حاج سيد هاشم موسوى حداد) نویسنده : حسينى طهرانى، سید محمد حسين    جلد : 1  صفحه : 172
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست