نام کتاب : عرفان اسلامى تفسير مصباح الشريعه و مفتاح الحقيقه نویسنده : انصاريان، حسين جلد : 1 صفحه : 25
اى فرشتگان، شما خزائن تسبيح و تقديس آباد مىكنيد
و «سبحان الله» و
«الحمد لله» مىگوييد كه آدميان گاه گداخته بلاى مااند و گاه
نواخت عطاى مااند، گاهشان به شمشير قهر بسمل مىكنيم و گاهشان به نظر لطف مرهم
مىنهيم.
اهلدلى عاجز راه گشته بود و عمر در رنج بسر برده، به آخر روزى چند
جان مىكند، پس سپرى شد، بر سينه وى ديدند نبشته كه
«هذا قتيل الله»[1]!!
اين نكته را نبايد ناگفته گذاشت كه پس از رشد حالت عرفانى، توقف در
هيچ يك از منازل آن جايز نيست بلكه تمام وجود انسان بايد به طرف محبوب تا رسيدن به
اوج وصال در حركت باشد و لحظه به لحظه بايد از خطراتى كه به وسيله هواى نفس متوجه
انسان است برحذر بود و ايمنى، خروج از دنيا همراه با ايمان و حالت تسليم به حق
است.
مكتبهاى مدعى عرفان
در سطور گذشته بيان شد كه عرفان واقعيتى است الهى كه به صورت جذبه و
حال در نهاد انسان ريشه دارد و سرچشمه آن رحمت و عنايت خداست و رشد دهندهاش نبوت
انبيا و امامت امامان : و نصايح و مواعظ عالمان ربانى است، عالمانى كه
شاگردان مخلص مكتب نبوت و امامتاند.
متأسفانه در تاريخ حيات گروهى از اين جذبه و كشش و حال درونى انسان
سوء استفاده كرده و جداى از قواعد الهى و حكمت ربانى، قواعد و دستورها و مسائلى از
پيش خود ساخته و بشر جستجوگر را به سوى خود دعوت نموده و او را به راهى غير از راه
حضرت محبوب انداختند و از حريم نبوت و امامت دور كرده، به ضلالت