نام کتاب : عرفان اسلامى تفسير مصباح الشريعه و مفتاح الحقيقه نویسنده : انصاريان، حسين جلد : 1 صفحه : 167
تدريج شهر مدينه از پاسخ گفتن به نياز او
عاجز شد. به همين علت از شهر به بيابان رفت و در آنجا به كار دامدارى مشغول شد و
چنان سرگرم اداره كار خود شد كه بر اثر كثرت كار از جمعه و جماعت و زيارت پيامبر
6 محروم ماند. پس از نزول حكم زكات، به دستور رسول خدا 6، مأموران جمعآورى زكات به سراغ ثعلبه رفتند و برابر حكم خدا و رسول،
از او طلب زكات كردند؛ اما او از دادن زكات بخل ورزيد و در جواب گفت: زكات در رديف
جزيهاى است كه از اقليتهاى مذهبى مىگيرند و اين برنامه، زورى است كه بر ما
ثروتمندان تحميل مىشود و من از دادن اينگونه مالياتها خود را معذور مىبينم!.
چون خبر بخلورزى او به پيامبر 6 رسيد دو بار
فرمودند: واى بر ثعلبه، واى بر ثعلبه[1].
او هم چنان به جمع ثروت و اضافه كردن آن مشغول بود، تا تمام ثروت از
كفش رفت و هم چنان كه قرآن فرموده به سوء عاقبت دچار شد.
مواردى از تاريخ اسلام
«زبير» يكى از رجال برجسته اسلام بود، او در يارى پيامبر 6 و جهاد فى سبيل الله سهمى به سزا داشت.
در يكى از جنگها شمشيرش شكست، پيامبر 6 بلافاصله
چوبى را برداشت و به دو طرف آن دست كشيد، با عنايت خدا تبديل به شمشيرى شد و آن را
به زبير سپرد. زبير به وسيله آن در راه اسلام و پيش برد اهداف رسالت، رشادتها به
خرج داد.