responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : عرفان اسلامى تفسير مصباح الشريعه و مفتاح الحقيقه نویسنده : انصاريان، حسين    جلد : 1  صفحه : 166

كردن‌] آن [در راه خدا] بخل ورزيدند و اعراض‌كنان [از پيمانشان‌] روى گرداندند.\* پس براى آن كه به وعده‌هاى خود با خدا وفا نكردند، و به سبب آن كه همواره دروغ مى‌گفتند، نفاقى [ثابت‌] را در دل‌هايشان تا روزى‌كه خدا را ملاقات كنند، باقى گذاشت.

مفسران نوشته‌اند، اين آيات درباره «ثعلبة بن حاطب» كه فردى از انصار بود نازل شده است و داستان او چنين است:

ثعلبه كه مردى فقير بود و از ثروت بهره‌اى نداشت روزى به پيامبر 6 عرضه داشت: اى رسول خدا! برايم دعا كن، خداوند به من ثروتى عنايت كند.

پيامبر 6 فرمود: اى ثعلبه! مقدار مالى كه در اختيار توست، اگر به اداى شكرش برخيزى؛ براى تو بهتر است از ثروتى كه نتوانى مسئوليت آن را تحمل كنى. آيا دوست ندارى از زندگى پيامبرت درس بگيرى؟

اى ثعلبه! به خدا اگر اراده كنم كوه‌ها برايم طلا و نقره مى‌شود؛ اما بهترين زندگى آن است كه در آن عفاف و كفاف باشد و بهترين مال آن است كه انسان بتواند شكرش را به جاى آورد.

ثعلبه به بيان رسول خدا 6 قانع نشد و با اصرار از پيامبر 6 تقاضاى دعا كرد و به حضرت عرضه داشت: به آن خدايى كه تو را مبعوث به رسالت كرده است، اگر ثروتى به من عطا شود، به هر كس در ثروت من حق دارد حقش را ادا خواهم كرد.

رسول خدا 6، به دنبال اصرار ثعلبه دعا كرد. پس از دعاى رسول خدا 6 زندگى مادى ثعلبه دگرگون و روز به روز ثروتش زيادتر شد. اول چند گوسفند تهيه كرد و مشغول دامدارى شد. به مرور زمان دامنه اموالش چنان وسعت گرفت كه به‌

نام کتاب : عرفان اسلامى تفسير مصباح الشريعه و مفتاح الحقيقه نویسنده : انصاريان، حسين    جلد : 1  صفحه : 166
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست