نام کتاب : عبرتآموز نویسنده : انصاريان، حسين جلد : 1 صفحه : 240
با همين دو كلمه كوتاه از آن حضرت سپاسگزارى
كرد و بيرون رفت[1].
شهادتش چهره حضرت حسين 7 را شكسته كرد
شيخ طوسى در رجال خود او را از اصحاب اميرالمؤمنين و امام حسن و امام
حسين : به شمار آورده است.
طريحى در «منتخب» مىگويد: پيامبر اسلام با گروهى از ياران و اصحاب
از راهى عبور مىكردند. جمعى از اطفال مشغول بازى بودند. پيامبر در آن ميان كودكى
را گرفت و نزد خود نشانيد و ميان ديدگانش را پيوسته بوسه داد، و نسبت به او كمال
ملاطفت و مهربانى را روا داشت. ياران سبب اين همه لطف و محبت پيامبر را به آن كودك
جويا شدند.
حضرت فرمود: ديدم اين كودك همراه حسين قدم برمىداشت، هرگاه حسين بر
خاك راه عبور مىكرد او خاك زير قدم حسين را برمىداشت و به صورت خود مىماليد، به
اين خاطر او را دوست دارم و مورد محبت قرار مىدهم، امين وحى به من خبر داد كه اين
كودك در حادثه كربلا خواهد بود و به يارى حسين من خواهد شتافت!!
و آن كودك به روايت «تحفة الحسينيه» حبيب بن مظاهر اسدى بود، كه نشان
مىدهد انسان از نظر معنويت و ارزشهاى باطنى مىتواند به جايى برسد كه امين وحى
گزارشگر وضع مثبت او گردد.
«رجال كشى» به سند خود از فضيل بن زبير روايت مىكند كه: روزى ميثم
تمار در حالى كه سوار بر مركب بود مورد استقبال حبيب قرار. گرفت هر دو با هم مشغول
صحبت شدند.
[1] - كافى: 4/ 49، باب النوادر، حديث 12؛ بحارالأنوار:
47/ 42، باب 4، حديث 56؛ انيس الليل: 155.
نام کتاب : عبرتآموز نویسنده : انصاريان، حسين جلد : 1 صفحه : 240