responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : عبرت‌آموز نویسنده : انصاريان، حسين    جلد : 1  صفحه : 239

دادند از گرفتن خوددارى كرد و آن را برگرداند و گفت: اگر پول بدهيد مى‌گيرم! حضرت صادق 7 فرمود: خدايت عطا كند. فقير رفت و برگشت و گفت: انگور را بدهيد. آن حضرت فرمود: خدايت عطا كند!

آنگاه نيازمندى ديگر آمد و درخواست كمك كرد، حضرت سه دانه از يك خوشه برداشتند و به او دادند، فقير سه دانه انگور را گرفت و گفت:

الحمد لله رب العالمين الذى رزقنى‌.

«همه سپاس و ستايش ويژه خداست كه پروردگار جهانيان است، آن پروردگارى كه اين سه دانه انگور را روزى من قرار داد».

حضرت به او فرمودند: صبر كن، پس هر دو دست خود را پر از انگور كردند و به او دادند. دوباره گفت: الحمد لله رب العالمين‌. باز حضرت به او فرمودند: صبر كن، سپس به خادم خود فرمود: چه اندازه درهم و دينار نزد توست؟ خادم بيست درهم آورد و گفت: به همين اندازه درهم نزد ما مانده است. حضرت بيست درهم را به فقير داد، چون بيست درهم را گرفت گفت:

الحمد لله هذا منك وحدك لاشريك لك‌.

«همه سپاس و ستايش ويژه خداست، خدا اين عطا و بخشش از حضرت توست، تويى يگانه‌اى كه شريك و همتا ندارى».

حضرت صادق 7 به او فرمود: صبر كن، پس پيراهن مبارك را از بدن درآورده به او عطا كردند و فرمودند: اين پيراهن را بپوش. چون پيراهن را پوشيد، گفت:

الحمد لله الذى كسانى وسترنى يا أبا عبدالله او قال جزاك الله خيرا.

«همه سپاس و ستايش ويژه خداست كه مرا لباس پوشانيد، و عرضه داشت يا ابا عبدالله، يا آن كه گفت: خدا تو را جزاى خير دهد».

نام کتاب : عبرت‌آموز نویسنده : انصاريان، حسين    جلد : 1  صفحه : 239
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست