responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : شرح گلستان نویسنده : خزائلى، محمد    جلد : 1  صفحه : 619

______________________________
(107)-

بورياباف اگرچه بافنده است ...

نظير از نظامى:

بقدر شغل خود بايد زدن لاف‌

كه زردوزى نداند بورياباف‌

اين قطعه، حديث نبوى را بياد مى‌آورد:

ايّما رجل استعمل رجلا على عشرة انفس علم انّ فى العشرة افضل ممّن استعمل فقد غشّ اللّه و غشّ رسوله و غشّ جماعة المسلمين. (جامع الصغير)

ترجمه: هرگاه مردى كسى را برده تن بگمارد و بداند كه در ميان آن ده تن فاضلتر از آن عامل هست نسبت به خداى تعالى و پيغمبر و جامعه مسلمانان، غش و نيرنگ كرده است.

حكايت «15» يكى را از بزرگان ائمه پسرى وفات يافت ...

(108)- ائمه: پيشوايان. جمع امام.

(109)- صندوق: بضم صاد و در گفتگوى فارسى بفتح صاد استعمال ميشود. جمع آن:

صناديق (بنظر ميرسد معرب چنته باشد).

(110)- سوده: ساييده‌شده. صفت مفعولى از سودن.

(111)- خلايق: آفريدگان. جمع خليقه، خليقه در فارسى بمعنى آفريده و خلق بكار نرفته است و تنها در معنى طبيعت و سرشت مستعمل است.

مراد سعدى از اين قصه آن است كه بر گور مردگان نبايد اثرى نوشت مگر آنكه از باب عبرت ضرورت داشته باشد و نيز توجه ميدهد كه عزت قرآن مجيد بيش از آن است كه در اينگونه كارها از آن استفاده شود.

(112)-

وه كه هرگه كه سبزه در بستان ...

قطعه بر وزن شماره 1 با قافيه مطلق.

حكايت «16» پارسايى بر يكى از خداوندان نعمت گذر كرد ...

(اين داستان به نثر مرسل است)

(113)-

بر بنده مگير خشم بسيار ...

مثنوى بر وزن شماره 8

اين قطعه كه برعايت حال بندگان و بردگان ارشاد ميكند، به اهل تحقيق و تأمل فرصت ميدهد كه درباره پيدا شدن بندگى و برده‌فروشى بينديشند. تاريخ اين عمل از وقتى شروع ميشود كه زشتى كشتن اسيران جنگى و قربانى كردن آنان در برابر معبدها، بر عده‌اى‌

نام کتاب : شرح گلستان نویسنده : خزائلى، محمد    جلد : 1  صفحه : 619
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست