responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : شرح گلستان نویسنده : خزائلى، محمد    جلد : 1  صفحه : 547

مطلب كه مختصرا سعدى به آن اشاره كرده است موردنظر سيد لطفى منفلوطى اديب معاصر لبنانى واقع شده است. رجوع شود به «النظرات و العبرات و كتاب مختارات تأليف نگارنده و دكتر خوانسارى».

______________________________ (184)- خوارزم: خوارزم يا خيوه ناحيه‌اى است در تركستان فعلى روس، كنار مجراى سفلاى آمودريا. مردم آن شاخه‌اى از نژاد ايرانى هستند و در اوستا خوارزمى و در پارسى باستان هوارزميش ناميده شده‌اند. بنابر نقل هرودوت اين ناحيه از 1200 سال قبل از ميلاد تشكيلات حكومتى داشته و آبادان بوده است و در 712 ميلادى دولت اسلام بر آن چيره شده با وجود اين، خوارزمشاهيان روى كار بودند و برحسب ظاهر از خلفاء اطاعت ميكردند.

شجره نسب خوارزمشاهيان در آثار الباقيه ابو ريحان بيرونى مندرج است و ابو ريحان بيرونى كتاب «التفهيم لاوائل صناعة التنجيم» خود را بنام ريحانه دختر مأمون خوارزمشاهى نوشته است.

سبكتكين دولت خوارزمشاهيان را از ميان برد ولى در زمان سلطان محمود، حكام خوارزم نيمه‌استقلالى داشتند و به لقب خوارزمشاه ملقب بودند. مؤسس سلسله خوارزمشاهيان كه بعد از تجزيه دولت سلجوقى روى كار آمد انوشتكين يكى از غلامان سلجوقى است و سلطان محمد خوارزمشاه نبيره او است.

(185)- ختا: بر شمال چين يعنى نواحى منچورى و مغولستان و تركستان شرقى اطلاق ميشد. ختاييان يا خطاييان نام طايفه‌اى بوده است از مغول كه بر نواحى ديگر مسلط شده‌اند و بعد از دويست سال حكومت، قبيله‌اى از منچو بر آنها غالب آمده است و ختاييان به دشت چونغاريه عقب‌نشينى كردند و چون آن ناحيه پوشيده از جنگل بوده آن ناحيه قراخطا يا قره (سياه) ناميده شده و گاهى قره‌خطا بر نواحى كه بيشتر در تصرف ختاييان بوده اطلاق گرديده است و چنانكه گفتيم يكى از اشتباهات سلطان محمد خوارزمشاه برانداختن ختاييان بود.

(186)- مولد: اسم مكان بمعنى محل تولد.

\* قاعده راجع به اسم مكان و زمان: اسم مكان و زمان در عربى از فعل ثلاثى مجرد معتل الفاء هميشه بر وزن مفعل بكسر عين مى‌آيد مانند مولد- موقع- موضع و مصدر ميمى هم، چنين است.

(187)- شيراز: الفاظى نظير شيراز در كتيبه‌هاى عيلامى ديده شده و تاريخ‌نويسان قديم بناى آنرا به شيراز بن طهمورث نسبت داده‌اند. بعضى از مستشرقين، شيراز را مركب از «شى» بمعنى خوب و «راز» بمعنى رز پنداشته‌اند.

لغت‌شناسان عرب گفته‌اند كه در اصل، شرّاز بوده است بمعنى بسيار سخت و سختگير. شايد معنى استحكام در لفظ شيراز بنحوى مندرج باشد چه شيرازه كه هاء غير ملفوظى اضافه دارد بر پيوستگى و محكمى دلالت ميكند و محتمل است كه هاء آن هاء تشبيه باشد.

گويا عمرو ليث صفار اين شهر را تعمير كرده باشد و باروى آنرا ملك بن كاليجار از

نام کتاب : شرح گلستان نویسنده : خزائلى، محمد    جلد : 1  صفحه : 547
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست