responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : شرح گلستان نویسنده : خزائلى، محمد    جلد : 1  صفحه : 252

______________________________ (263)- بشارت: مژده. تبشير و مبشر و بشير، از اين ريشه در فارسى معمول است.

(264)- رعيت آن طرف: مردم ناحيه ديگر. در اينجا مقصود، دشمنان است.

(265)- جملگى: منسوب به جمله است و هاء غير ملفوظ آن به «گ» بدل شده است.

بنظر ميرسد در اينجا «بجملگى» عبارت كاملتر باشد.

\* قاعده راجع به هاء غيرملفوظ: هرگاه بر كلمه مختوم با هاء غير ملفوظ، ياء نسبت يا ياء مصدرى يا الف و نون جمع اضافه شود، هاء غيرملفوظ به «گ» مبدل ميشود مانند: خانه، خانگى. زنده، زندگى. افسرده، افسردگان.

(266)- نفس سرد: آه حسرت.

(267)- مژده: گويا اصل مژده، مزد باشد و هاء آن ادات تشبيه است بنابراين، مژده بمعنى مزد گونه است و مجازا بر خبر خوش‌آيند اطلاق ميشود.

(268)-

در اين اميد بسر شد دريغ عمر عزيز ...

قطعه بر وزن شماره 12 با قافيه مردّف.

(269)- فراز: بمعنى بالا است و از در فراز آمدن، بمعنى وارد شدن است.

(270)- ميان اميد بسته و عمر گذشته بازآيد شبه تضاد است زيرا باز، در اينجا مفيد معنى تكرار است و ضد بسته نيست.

(271)-

كوس رحلت بكوفت دست اجل ...

قطعه بر وزن شماره 1 با قافيه مطلق مردف.

(272)- دست اجل: اضافه دست به اجل، اضافه استعارى است.

(273)- وداع: بفتح واو، و توديع هردو بيك معنى است و بدرود گفتن و از يكديگر جدا شدن است. وداع بكسر واو بمعنى ترك كردن است.

(274)- كف: مخفف كفّ است بمعنى كف دست.

(275)- ساعد: اندام ميان مچ دست تا آرنج.

(276)- بر من افتاد مرگ دشمن كام: يعنى مرگى كه با من از جهت غرض مقصود، مخالف بود و با كام دشمن موافق مى‌آمد، بر من چيره گرديد.

(277)- بشد: يعنى از دست رفت. «ب» در «بشد»، براى تأكيد است.

(278)- نادانى: مركب است از نا، ادات نفى و دان، ريشه دانستن و ياء مصدرى.

\* قاعده راجع به صفت منفى: در منفى صفت‌هاى مشبهه كه با نون و الف ختم شده باشد، الف، حذف ميشود. بجاى «نادانا» و «ناتوانا» ميگوييم: نادان و ناتوان.

(279)- من نكردم: از جمله من نكردم، كلمه حذر بقرينه جمله دوم افتاده‌

نام کتاب : شرح گلستان نویسنده : خزائلى، محمد    جلد : 1  صفحه : 252
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست