[1] منشور گردد كتاب: مقتبس است از آيه 13 سوره اسراء« وَ
نُخْرِجُ لَهُ يَوْمَ الْقِيامَةِ كِتاباً يَلْقاهُ مَنْشُوراً»
[2] كسى گرچه بد كرد ...: هرگاه شخصى از روى نادانى
بدى كند، اگر در انديشه قيامت باشد و غم آن خورد، كار بدى نكرده است.
[3] - گر آئينه ...: راست است كه آئينه بوسيله آه و
دميدن بر آن سياه مىگردد، اما آئينه دل اين تفاوت را دارد كه با آه توبه و
پشيمانى روشن مىگردد.
[4] سواد حبش: سواد كه معنى اصليش سياهى است بر شهر به
مناسبت آنكه از دور سياه در نظر ميآيد، اطلاق ميگردد. در حديث است« عليكم بالسواد
الاعظم». حبش مفردش حبشى و جمع آن حبشان( با ضمه اول) اهل اتيوپى. همچنين اتيوپى
را حبشه يا حبش مينامند اصل اين لفظ« آبسينى،ainyssebA يونانى است. پايتخت حبشه آديس
آبابا( شهر گل) است پادشاهان قديم آنرا نجاشى ميناميدند و پادشاهان فعلى آن از
خاندان هيلاسلاسى هستند.
[5] دكه:( با فتح دال) جاى مسطحى آماده براى نشستن در
فارسى« دكان».
[6] شحنه:( با كسر شين) مأمور انتظامى- داروغه. مراد
از« جهان شحنه» در اينجا خداوند داور است.
[7] ( رفع ديوانيان): رفع يا رفع قصه، عرض حال، شكايت.
رفع ديوانيان يعنى رسيدگى دولتىها به كارها
نام کتاب : شرح بوستان نویسنده : خزائلى، محمد جلد : 1 صفحه : 374