responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : شرح بوستان نویسنده : خزائلى، محمد    جلد : 1  صفحه : 373

حكايت (16) [زليخا چو گشت از مى عشق مست ....]

زليخا[1] چو گشت از مى عشق مست،

بدامان يوسف درآويخت دست‌

چنان ديو شهوت رضا داده بود،

كه چون گرگ در يوسف افتاده بود

بتى داشت بانوى مصر از رخام،

برو معتكف‌[2] بامدادان و شام‌

در آن لحظه رويش بپوشيد و سر،

مبادا كه زشت آيدش در نظر

غم‌آلوده يوسف به كنجى نشست،

به سر بر ز نفس ستمكاره دست‌

زليخا دو دستش ببوسيد و پاى:

كه اى سست‌پيمان سركش، درآى‌

به سندان دلى، روى در هم مكش‌

به تندى پريشان مكن وقت خوش‌

روان گشتش از ديده بر چهره جوى:

كه برگرد، ناپاكى از من مجوى‌

تو در روى سنگى شدى شرمناك،

مرا شرم باد از خداوند پاك‌

چه سود از پشيمانى آيد بكف،

چو سرمايه عمر كردى تلف؟

شراب از پى سرخ‌رويى خورند

وزو عاقبت زردرويى برند

به عذر آورى خواهش امروز كن‌

كه فردا نماند مجال سخن‌

پليدى كند گربه بر جاى پاك،

چو زشتش نمايد بپوشد به خاك‌[3]

تو آزادى، از ناپسنديده‌ها

نترسى كه بر وى فتد ديده‌ها

برانديش از آن بنده پرگناه،

كه از خواجه آبق‌[4] شود چند گاه‌

اگر بازگردد به صدق و نياز،

به زنجير و بندش نيارند باز

به كين آورى با كسى بر ستيز،

كه از وى گزيرت بود يا گريز


[1] زليخا: قصه به همين نحو در تفاسير مذكور است و خلاصه آن در سوره يوسف با اين مضمون آمده است:« زنى كه يوسف در خانه‌اش بود، به يوسف عشق ورزيد و همه درها را به بست و گفت آماده باش. يوسف گفت: به خدا پناه ميبرم. خدا جايگاه مرا نيكو ساخته است و ستمكاران را رستگار نميسازد. آن زن شيفته يوسف شده بود و اگر يوسف برهان پروردگار خويش( بت زليخا را نميديد شيفته ميشد». زليخا محرف« رحيلا» است و در تورات نام اين زن اسنات ضبط شده است كه شايد آسيه محرف آن باشد.( ر ك: اعلام قرآن مقاله يوسف).

[2] معتكف: مقيم و پيوسته مشغول عبادت.

[3] - پليدى ...: هرگاه گربه در جاى پاك مدفوع بريزد در نظرش زشت مينمايد و با خاك مى‌پوشاند آدمى بايد از اين جانور عبرت گيرد و مرتكب نشود.

[4] آبق:( لفظ عربى): گريزپا- گريزان.

نام کتاب : شرح بوستان نویسنده : خزائلى، محمد    جلد : 1  صفحه : 373
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست