responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : شرح بوستان نویسنده : خزائلى، محمد    جلد : 1  صفحه : 265

مبادا كه فردا به خون منش،

بگيرند و خرم شود دشمنش‌

ملك را چو گفت وى آمد به گوش،

دگر ديگ خشمش نياورد جوش‌

بسى بر سرش داد و بر ديده بوس‌

خداوند رايت‌[1] شد و طبل و كوس‌

به رفق از چنان سهمگين جايگاه،

رسانيد دهرش بدان پايگاه‌

غرض زين حديث آنكه گفتار نرم،

چو آب است بر آتش مرد گرم‌

تواضع كن اى دوست با خصم تند

كه نرمى كند تيغ برنده كند

نبينى كه در معرض تيغ و تير،

بپوشند خفتان‌[2] صد تو حرير

حكايت (17) [ز ويرانه‌يى عارفى ژنده‌پوش ....]

ز ويرانه‌يى عارفى ژنده‌پوش،

يكى را نباح‌[3] سگ آمد به گوش‌

به دل گفت كويى‌[4]: سگ اينجا چراست؟

درآمد كه درويش صالح كجاست؟

نشان سگ از پيش و از پس بديد

بجز عارف آنجا دگر كس نديد

خجل باز گرديدن آغاز كرد

كه شرم آمدش بحث اين راز كرد

شنيد از درون عارف آواز پاى،

«هلا» گفت بر در چه پايى؟ درآى‌

مپندار اى ديده روشنم،

كز ايدر سگ آواز كرد، اين منم‌[5]


[1] خداوند رايت شد: مسند است براى بنده كه حذف شده است، مسند اليه مصراع اول بيت، شاه است.

[2] خفتان: لباس روى كه هنگام جنگ ميپوشيدند و در ميان رويه و آستر آن ابريشم ميگذاشتند و در عربى خفتان و در تركى خفدان و در جغتائى قفطان و در فرانسه‌natfaC وnatefaC ميباشد. در ميان خفتان ده لايه يا صد لايه ابريشم ميگذاشتند زيرا تيغ در ابريشم فرو نميرود. صد تو: صد لايه، صفت است براى حرير. در بعضى نسخه‌ها ده تو ضبط شده.

[3] - نباح:( با ضم اول): آواى سگ. پارس. در عربى مصدرى كه بر صوت يا بيمارى دلالت كند بر وزن فعال با ضم اول يا بر وزن فعيل ميآيد مانند صراخ و صريخ و صداع.

[4] به دل گفت كويى: مراد اين است: گذرنده از كوى كه به جستجوى درويش صالح آمده بود چون بانگ سگ شنيد در دل گفت چرا سگ در اينجا است. به ويرانه درآمد و از خود پرسيد درويش صالح در اين ويرانه كجاست.

[5] مپندار ...: درويش به شخص وارد ميگويد: اى كه تو براى من همچون ديده روشنى تصور مكن كه بانگ سگ شنيده‌اى. منم كه جهت اظهار زبونى به درگاه حق مانند سگان بانگ كردم.

نام کتاب : شرح بوستان نویسنده : خزائلى، محمد    جلد : 1  صفحه : 265
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست