[1] خداوند رايت شد: مسند است براى بنده كه حذف شده
است، مسند اليه مصراع اول بيت، شاه است.
[2] خفتان: لباس روى كه هنگام جنگ ميپوشيدند و در ميان
رويه و آستر آن ابريشم ميگذاشتند و در عربى خفتان و در تركى خفدان و در جغتائى
قفطان و در فرانسهnatfaC وnatefaC ميباشد. در ميان خفتان ده
لايه يا صد لايه ابريشم ميگذاشتند زيرا تيغ در ابريشم فرو نميرود. صد تو: صد لايه،
صفت است براى حرير. در بعضى نسخهها ده تو ضبط شده.
[3] - نباح:( با ضم اول): آواى سگ. پارس. در عربى مصدرى
كه بر صوت يا بيمارى دلالت كند بر وزن فعال با ضم اول يا بر وزن فعيل ميآيد مانند
صراخ و صريخ و صداع.
[4] به دل گفت كويى: مراد اين است: گذرنده از كوى كه
به جستجوى درويش صالح آمده بود چون بانگ سگ شنيد در دل گفت چرا سگ در اينجا است.
به ويرانه درآمد و از خود پرسيد درويش صالح در اين ويرانه كجاست.
[5] مپندار ...: درويش به شخص وارد ميگويد: اى كه تو
براى من همچون ديده روشنى تصور مكن كه بانگ سگ شنيدهاى. منم كه جهت اظهار زبونى
به درگاه حق مانند سگان بانگ كردم.
نام کتاب : شرح بوستان نویسنده : خزائلى، محمد جلد : 1 صفحه : 265