responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : شرح بوستان نویسنده : خزائلى، محمد    جلد : 1  صفحه : 194

شنيدش يكى مرد پوشيده‌[1] چشم،

بپرسيدش از موجب كين و خشم‌

فرو گفت و بگريست بر خاك كوى‌

جفايى كز آن شخصش آمد به روى‌

بگفت: اى فلان، ترك آزار كن‌

يك امشب به نزد من افطار كن‌

به خلق و فريبش گريبان كشيد،

به خانه درآوردش و خوان كشيد

برآسود درويش روشن نهاد،

بگفت: ايزدت روشنايى دهاد

شب از نرگسش‌[2] قطره چندى چكيد

سحر ديده بر كرد و دنيا بديد

حكايت به شهر اندر افتاد و جوش:

كه بيديده‌يى ديده بر كرد و دوش‌

شنيد اين سخن خواجه سنگدل،

كه برگشت درويش از او تنگدل‌

بگفتا: حكايت كن اى نيكبخت،

كه چون سهل شد بر تو اينكار سخت؟

كه بر كرد اين شمع گيتى‌فروز؟

بگفت: اى ستمكار آشفته روز،

تو كوته نظر بودى و سست راى،

كه مشغول گشتى به جغد[3] از هماى‌[4]

به روى من ايندر كسى كرد باز،

كه كردى تو بر روى وى در فراز[5]

اگر بوسه بر خاك مردان زنى،

به مردى‌[6] كه پيش آيدت روشنى‌

كسانى كه پوشيده چشم دلند،

همانا كزين توتيا[7] غافلند


[1] پوشيده چشم: نابينا، ترجمه« مكفوف العين» عربى.

[2] نرگس: كنايه از چشم است. لفظ نرگس از نام نارسيس يونانى گرفته شده كه در اساطير يونان داستانى دارد.

[3] - جغد: جغد و چغد نام پرنده‌ييست كه چون طعمه خود را در ويرانه‌ها مييابد، ويرانه را مسكن ميسازد و از اين‌روى به نحوست معروف شده است.

[4] هماى: از ريشه پهلوى هوماك: مرغ خوب كه در داستانها از پرندگان سعد به شمار رفته و شبيه به شاهين است( ر ك شرح گلستان).« مشغول گشته» در اين مصراع به دو مفعول متعدى شده و معنى مضاعف دارد. معنى مصراع اينست: از هماى منصرف شد و به جغد پرداخت. در عربى هم فعل شغل با دو حرف جربا(« ب» و« عن») متعدى ميشود و معنى مضاعف دارد.

[5] در فراز كردن: دربستن.

[6] به مردى: قسم به مردى.

[7] توتيا: در زبان فرانسه‌eituT ياeihtuT اكسيد روى است كه سائيده آنرا براى مداوا در چشم كشند.

نام کتاب : شرح بوستان نویسنده : خزائلى، محمد    جلد : 1  صفحه : 194
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست