[2] نرگس: كنايه از چشم است. لفظ نرگس از نام نارسيس
يونانى گرفته شده كه در اساطير يونان داستانى دارد.
[3] - جغد: جغد و چغد نام پرندهييست كه چون طعمه خود را
در ويرانهها مييابد، ويرانه را مسكن ميسازد و از اينروى به نحوست معروف شده است.
[4] هماى: از ريشه پهلوى هوماك: مرغ خوب كه در
داستانها از پرندگان سعد به شمار رفته و شبيه به شاهين است( ر ك شرح گلستان).«
مشغول گشته» در اين مصراع به دو مفعول متعدى شده و معنى مضاعف دارد. معنى مصراع
اينست: از هماى منصرف شد و به جغد پرداخت. در عربى هم فعل شغل با دو حرف جربا(« ب»
و« عن») متعدى ميشود و معنى مضاعف دارد.