نام کتاب : ترجمه مصباح الانس ابن فناري (شرح مفتاح الغيب صدرالدين قونوى) نویسنده : خواجوي، محمد جلد : 1 صفحه : 762
332/ 5 و چون بر اين حاصل آنگونه كه برخى
از مردمان بگمان؛ حكم به نسبت اختيار به خلق و يا مطلوبيّت مرغوبيّت از جهت عقل و
يا عرف و يا شرع مىكنند حكم كردى و نسبتش به تو و ارتباط تو به او تعيّن پيدا
نكرد؛ يعنى آنگونه كه در سرّ ارتباط حق به اشيا گذشت كه اشيا تعينات تعقلات او و
مظاهر نسبتهاى اسماء و صور شئون و احوال او هستند و وجود حقيقى خاص او است؛ و نيز
در سرّ امتياز حق از اشيا حال ارتباط او بدانها گذشت كه بالذات است و خداوند سبحان
در حالى كه احكام تعينات به او الحاق مىشود مطلق و مستغنى بالذات است؛ تو مغلوب[1] عالمى و محكوم آن، يعنى از آن جهت
كه عالم است نه از آن جهت كه حق است و به صورت عالم ظاهر شده است و (تو) به واسطه
مظاهر از ظاهر (ظهور كننده- حق تعالى) پوشيده و محجوب شدهاى و از نقطه وسط
اعتدالى مطلوب ميل كرده و منحرف شدهاى.
333/ 5 اگر گويى: اعتقاد من بر اين است كه وجود هر موجودى در واقع از
حق است و منسوب به خلق؛ كه حق تعالى از حيث آنها تعين يافته است، در اين صورت حق
را در خودم و در تمام اشيا مشاهده مىكنم و مىبينم كه هر چه صادر مىشود فقط از
حق صادر مىشود و اين خود اصل توحيد است و برترين نسبت حق و بنده.
334/ 5 گويم: اگر پنداشتى كه حق را در خود و در تمام اشيا مشاهده
كردهاى بسا كه گمانى غير مطابق باشد و اينطور مشاهده نكردهاى، و اگر مطابق بوده
و همانگونه كه بوده ديدهاى، نهايت امر تو اين است كه حكم حق بر تو غالب است؛ ولى
نه از حيث اينكه خودش خودش است و نه از حيث مقام جمع احدى او كه بيانش مكرّرا گذشت
و آن مرتبه جامع و حقيقت انسانيت الهى است، بلكه از حيث نسبت اسم خاص حق كه حكمش
به تو و در تو و به حسب تو ظاهر شده است، چون مادام كه تو و يا غير تو نزد تواند-
اگرچه به واسطه ظهور احكام آنها در مظهريت تو و يا مظهريت غير تو باشد- نسبت خاص
آنها را بخودت ملاحظه كردهاى و به واسطه آن نسبت از درياى غيب هويت اطلاقى كه-
اين دريا- نه براى خودش و
[1] - اين خبر سه پاراگراف قبلى است كه: بدان وقتى امرى
از امور درد و زمان ... بر تو غلبه داشت. م
نام کتاب : ترجمه مصباح الانس ابن فناري (شرح مفتاح الغيب صدرالدين قونوى) نویسنده : خواجوي، محمد جلد : 1 صفحه : 762