نام کتاب : ترجمه مصباح الانس ابن فناري (شرح مفتاح الغيب صدرالدين قونوى) نویسنده : خواجوي، محمد جلد : 1 صفحه : 717
نسبت مشتركى بين آنها است كه از محبت دو طرف
سرزده است و از جانب فاعل كامل به ذات خود؛ پيشى دارد و نسبت به قابل استكمالپذير
بدان؛ لاحق است، و بيان الهى اشاره به اين مطلب دارد كه:
يُحِبُّهُمْ وَ يُحِبُّونَهُ، يعنى: دوستشان دارد و دوستش
دارند (54- مائده).
سئوال يازدهم چه چيزى از عالم از جهت معنى در انسان است
و در چه چيزى از حيث صورت از او خروج مىيابد و برعكس؟ 189/ 5 جوابش اينكه: اوّلى فرشتگاناند، چون قواى عالماند و در
روش تحقيق؛ خالى از صورت نيستند- اگرچه داراى صورت معيّن و مشخصى هم نيستند- ولى
آن صورت در انسان قواى نشأهاش مىباشد و در او براى هر قوايى صورتى نيست، بلكه به
واسطه آثار آن داده مىشود؛ مانند غاذيه و جاذبه و ماسكه و هاضمه و دافعه و مولّده
و مصوّره. اما دوّمى عكس آن مىباشد؛ يعنى الوهيت و رقايق الوهيت كه نسبتهاى
معقول در خارجاند و انسان صورت تمام آنها و ديگر حقايق كونى مىباشد، بنابراين
الوهيت و غير الوهيت از حقايق، پخش در نشأه انسان است و در نسخه وجودش- همچنان كه
در وجه تقابل دو نسخه خواهيم گفت- جمع است.
190/ 5 و از مثالهاى آن علم است، زيرا علم معنى مجرّدى است و در
نسخه وجود انسان- به حسب بعضى عوالم مانند عالم مثال- داراى صورتى مىباشد؛ مانند
صورت آب و شير، چنان كه در حديث (شير خوردن رسول خدا 6 در خواب)
آمده و آن را تعبير به علم كرد. و در حديث ديگر آمده كه فرمود: به فطرت رسيدم، و
همانگونه كه نهرهاى چهارگانه كه در بيان الهى آمده:
فِيها أَنْهارٌ مِنْ ماءٍ غَيْرِ آسِنٍ وَ أَنْهارٌ مِنْ لَبَنٍ لَمْ يَتَغَيَّرْ
طَعْمُهُ وَ أَنْهارٌ مِنْ خَمْرٍ لَذَّةٍ لِلشَّارِبِينَ وَ أَنْهارٌ مِنْ عَسَلٍ
مُصَفًّى، يعنى: در بهشت نهرهايى از آب تغيير ناپذير است و نهرهايى از شير كه
طعم آن تغيير نپذيرد و نهرهايى از شراب كه مايه لذت نوشندگان است و نهرهايى از عسل
صاف (15- محمد) مظاهر علوم بخششى و صور آنها هستند- چنانكه در فكوك هم اين مطلب
را بيان داشته- همينطور غير علم نيز از معانى
نام کتاب : ترجمه مصباح الانس ابن فناري (شرح مفتاح الغيب صدرالدين قونوى) نویسنده : خواجوي، محمد جلد : 1 صفحه : 717