نام کتاب : ترجمه مصباح الانس ابن فناري (شرح مفتاح الغيب صدرالدين قونوى) نویسنده : خواجوي، محمد جلد : 1 صفحه : 69
17/ 3 و اما در دوم: زيرا عدم اقتضاى ذاتى
مستلزم استغناى ذاتى نيست، شايد هر يك از آن دو به واسطه سبب خارجى باشد و يا
اقتضا به واسطه شرطى خارجى بوده باشد، وگرنه در هر عارضى وارد مىشود، و ما اين
تفصيل را بنابر اقتضا تفريع داده و جدا كرديم و در شرط هيئت و شكل اجتماعى (تخت
مثلا) مقيد به ذهن كرديم؛ تا از امورى از قبيل پديد آمدن شكل تخت موقوف بر آلات و
افزار بوده- كه اگر آلات دوام نداشته باشد تخت دوام ندارد- دورى گزيده باشيم، زيرا
در اين مورد تأثير به واسطه اقتضا نيست؛ بلكه به واسطه صنع و آفريدن است و آن علت
معدّه براى مصنوع است؛ و به اصطلاح ايشان يعنى علت براى آن (مصنوع) نيست و دوام
معلول مشروط بر دوام علت معده آن نمىباشد؛ جه رسد به دوام شرط علّت معدّه.
18/ 3 و ممكن است گفته شود: هيئت و شكل اجتماعى (مثلا تخت) از صنع و
افزار و آلات آن (و غيره همگى) يك شرط است براى آغاز حدوث و پديد آمدن مصنوع و
معلول، و مادام كه اين مجموع موجود گشت- و آن هنگام (تمام شدن مقدمات) آفريدن است-
حدوث تحقق مىيابد و پس از تمام شدن ديگر صنع و آفريدن باقى نمىماند؛ بنابر اين
آغاز حدوث ديگر باقى نمىماند، وانگهى بقاء مصنوع و معلول مشروط به چيزى از آن دو
نمىباشد.
19/ 3 تأنيس و پيوند دادنش بيان آنان است كه: وجود مشروط، لازم و
مساوى آخرين شرطها است، زيرا بدان (شرط) علت تامّه حصول پيدا مىكند و (معلول) از
آن تخلّف و سرپيچى ندارد- هم چنان كه بر آن پيشى هم ندارد-
20/ 3 تفريع آن: مخلوقى كه موقوف جز بر آنچه كه به دوام حق متعال
ادامه و پايندگى دارد نمىباشد؛ به دوام آن دو (حق متعال و آنچه كه بدو پايندگى
دارد) دوام پيدا مىكند، مانند ارواح عالى كه به نام عقول؛ و لوح محفوظ كه موسوم
به نفس كلى است ناميده شدهاند، و خلاصه آن چيزى است كه بين آن و خالقش- از پديدههاى
نو و حادث همانند حركات- واسطهاى نباشد.
21/ 3 و مناسب اين تفريع آن چيزى است كه حضرت شيخ در فك شيئى بيان
داشته است كه: برخى از موجودات از فرشتگان و مردمان به واسطه كمال استعداد
قابليتشان مرفيض
نام کتاب : ترجمه مصباح الانس ابن فناري (شرح مفتاح الغيب صدرالدين قونوى) نویسنده : خواجوي، محمد جلد : 1 صفحه : 69