نام کتاب : ترجمه مصباح الانس ابن فناري (شرح مفتاح الغيب صدرالدين قونوى) نویسنده : خواجوي، محمد جلد : 1 صفحه : 638
تعيّن ماده است به واسطه علم طبيعى، و آنچه
كه حصولش در ماده ممتنع است؛ آن متعلق علم الهى است، و آنچه كه گاهى در ماده
ادراك مىشود و گاهى بدون ماده؛ آن علم اسماء الهى و حقايق كلى است، مانند علم و
قدرت و وحدت و كثرت و غير اينها، چون آن گاهى در مجردات و گاه ديگر در مواد جسمانى
يافت مىشود؛ ولى آن- از آن جهت كه آن است- از هر دو آنها بىنياز است؛ وگرنه با
ديگرى يافت نمىشد.
1086/ 4 اگر گويى: اين سه اقسام علم نظرى بود؛ يعنى غايت آن عمل-
همچنان كه اهل نظر بيان داشتهاند- نيست، پس چگونه از اين تقسيم هيچ علمى بيرون
نيست؟
1087/ 4 گويم: چون علوم محدود و منحصر در مادى و مجرد است؛ هر علمى
متعلق به آن دو و به احكام آنها مىباشد، خواه غايتش عمل باشد و يا نباشد، پس
عبادات از آن جهت كه تعظيم و بزرگداشت حق است، و اخلاق از آن جهت كه تهذيب نفس
است، و الهيات كه گفتگو از احوال مجردات دارد، و معاملات و بازدارندهها- به واسطه
تعلقشان به معاشرت جسمانى- از فروع و شاخههاى طبيعيات مىباشند.
فصل يازدهم از فصول باب دنباله قاعدهاى است كه بعضى از رازهاى
نهايات را بيان مىدارد
به ويژه مرتبه فراگير انسانيّت را كه عبارت از حقيقت الحقايق است و
از آن تعبير به مرتبه احديت جمع مىشود.
1088/ 4 و آن اينكه: هرچه براى موجود ديگرى حاصل مىشود و يا بدان
منتهى مىشود؛ آن نتيجه آن چيزى است كه حكم او در آن از اسماء الهى و حقايق كونى
ظاهر شده است، و معيار در اين كار حقيقت انسان كامل است، براى اينكه جمعيّت ظاهر
شخصى او صورت جمعيت اصلى كبرا است كه به نام حقيقت الحقايق ناميده مىشود و احوال
او صور رقايق و احكام تفصيلى آنها است، لذا بر همه اشياء تماما- فعلى و انفعالى و
تفصيلى و اجمالى- اشتمال دارد و اين مطلب در خاتمه و فصل پايانى كتاب روشن خواهد
شد. پس انسان كامل مظهر اين حقيقت است و بدان ظاهر مىباشد.
نام کتاب : ترجمه مصباح الانس ابن فناري (شرح مفتاح الغيب صدرالدين قونوى) نویسنده : خواجوي، محمد جلد : 1 صفحه : 638