نام کتاب : ترجمه مصباح الانس ابن فناري (شرح مفتاح الغيب صدرالدين قونوى) نویسنده : خواجوي، محمد جلد : 1 صفحه : 610
مر محب را و محبت محب مر محبوب را اين است
كه: محبوب محب را از آن جهت كه سببى براى استجلاى كمالش در او است و نيز محلى براى
نفوذ سلطنت جمالش مىباشد دوست مىدارد، پس محب آينه محبوب است كه در آن
زيبائىهاى خودش را كه پنهان در وحدتش (پيش از تعين مجلا) هست آشكار مىسازد، براى
اينكه قرب و توحّد (تنهايى) زياد اين دو؛ او را از آن پوشيده و محجوب مىكند، و
چون طلب آشكارى آن (ذات و نفس خود) را در ديگرى- براى حصول نوعى از تعدد و امتياز-
بكند، آن را دوست مىدارد دوست داشتنى كه بدون آن مجلا برايش فراهم نيست.
1010/ 4 و باز (در كتاب نفحات) گفته: نسخه و دستنويس حقيقت انسانى
مشتمل بر آن چيزى است كه شايستگى آن را دارد كه دوست بدارد و با تمام وجود دوست
بدارد، و (نيز مشتمل) بر آن چيزى است كه اقتضاى نفرت و رميدگى نسبت به آنچه از
حقايق كه با او تضاد دارند دارد، و چون مجلايى تعين يافت كه آنچه مستوجب محبت است
در آن امتياز پيدا كند- خواه صفت باشد و يا فعل و يا حال و يا امرى كه مشتمل بر
همه و يا بر بعضى است- و حجاب نزديكى زياد برطرف شد، پادشاه عشق ظاهر مىگردد و
طالب برطرف شدن احكام كثرت و مغايرت- به واسطه غلبه يافتن حكم اتّحاد بر حكم
امتياز- مىگردد، لذا خودش را در آنچه كه از وجهى با او مغايرت دارد- به واسطه صفت
ذاتى كه در آن طالب كمال جلا و استجلا است- دوست مىدارد، براى اينكه اين صفت
همان صفتى است كه درخواست ايجاد عالم را كرد (يعنى حب در احببت) و مقصود از ايجاد
عالم غير اين نيست، و هرچه از مقاصد (موجب) ايجاد كه تا به حال گفته شده همگى فرع
و تابع كمال جلا و استجلايند، و اين حكم در هر محبّى سارى است، و اگرچه وجوه و
اعتبارات مختلفاند، جز آنكه بين استجلاى محب و استجلاى محبوب فرقهايى چند است:
1011/ 4 و از آن جمله اينكه: محبوب آينه ذات محب- از آن جهت كه محب
است- مىباشد، و او است كه در آن (آينه) نفس خود- و به تبع برخى از محاسن و
زيبائىهاى خود- را آشكار مىسازد، و محب آينه كمال جمال محبوب و محل نفوذ احكام
سلطنت او است، و اين حكم در هر محب و محبوب و عاشق و معشوقى- بدون استثنا- سارى و
جارى
نام کتاب : ترجمه مصباح الانس ابن فناري (شرح مفتاح الغيب صدرالدين قونوى) نویسنده : خواجوي، محمد جلد : 1 صفحه : 610