نام کتاب : ترجمه مصباح الانس ابن فناري (شرح مفتاح الغيب صدرالدين قونوى) نویسنده : خواجوي، محمد جلد : 1 صفحه : 425
374/ 4 اين فرقها (كه در بيان جندى آمد) به
عالم كبير نيز بازگشت دارد، براى اينكه تعيّن ارواح جزئى از ارواح كلى است و
(تعيّن) نفوس از نفوس و اجسام از اجسام و (تعيّن) قلب از مرتبه جمع مىباشد، لذا
اختصاص به انسان دارد كه بر صورت الهى آفريده شده است، و از اين جهت است كه انسان
روح عالم و قلب و سرّ آن است.
وصل دوم در ارتباط اين دو
375/ 4 فرغانى گويد: چون نسبت ماهيت قلم به تعين اول تمامتر است،
لذا وجود افاضه شده بر آن (قلم) به گونه وحدانى مجمل ظاهر شد، و چون انتساب حقيقت
لوح به تعين دومى آشكارتر است؛ وجودش- به واسطه قلم و به حكم فرمان: علم مرا در
خلقم تا روز قيامت بنويس- در دو دسته مفصلا ظاهر گشت: دستهاى به صورت كلمات فعلى؛
مانند صور ارواح و فرشتگان- و بلكه روحانيت هر چيزى كه هست- مجمل ظاهر شدند. و
دسته ديگر به صورت كلمات قولى؛ مانند كتابهاى آسمانى است كه در آن همگى يكباره
نقش مىشوند.
و آنچه كه بر انبيا پىدرپى و مفصل نازل مىشود؛ در واقع بيان حالات
آنان و موازين احكام ايشان- از جهت خوى و گفتار و كردار- مىباشد.
وصل سوم در بيان وجوه آن دو
376/ 4 قلم اعلا داراى سه وجه معنوى كلى مىباشد:
377/ 4 نخست: گرفتنش مر وجود و علم را مجمل و بدون واسطه؛ كه از اين
جهت عقل اول ناميده مىشود.
378/ 4 دوم: تفصيل آن چيزى است كه در لوح؛ به حكم: علم مرا در خلقم
تا روز
نام کتاب : ترجمه مصباح الانس ابن فناري (شرح مفتاح الغيب صدرالدين قونوى) نویسنده : خواجوي، محمد جلد : 1 صفحه : 425