نام کتاب : ترجمه مصباح الانس ابن فناري (شرح مفتاح الغيب صدرالدين قونوى) نویسنده : خواجوي، محمد جلد : 1 صفحه : 419
مجهول است مىباشد، يعنى از جهت اطلاق غيب و
احاطه آثارش مجهول است و از حيث مظاهر و الوهيت و وحدتش معلوم است، چون- همانگونه
كه بيان شد- وى معدن تمامى آثار است.
360/ 4 در تفسير گويد: سپس نسبت ديگرى از حيث تعيّن- نه از حيث حق-
تعيّن يافت، براى اينكه امرش يكى بيش نيست، و از غيب تجلىاى ظاهر گشت كه داراى
دو حكم بود:
يكى حكم احدى جمعى؛ و ديگرى رنگ پذيريش به آنچه كه بر او گذشته و از
آن امتياز يافته؛ و آن قلم است، لذا وجود لوح محفوظ- كه حامل راز تربيع (چهارتايى)
است- تعيّن يافت و به حكم تثليث (سهتايى) كه گفته شد نسبت يافت، لذا تربيعى كه
تابع تثليث است حاصل گشت و مرتبهاى كه جامع و فراگير مراتب صور و اشكال- يعنى
تربيع و تثليث- است تعيّن يافت، و تفصيل كثرتى را كه «عما» در بردارد؛ در لوح ظاهر
گشت و مظهريتش براى اسم «المفصّل» كامل شد؛ هم چنان كه به واسطه قلم؛ مظهريت اسم
«المدبّر»- از حيث اشتمالش بر دو خاصيت جمع و احديت- كامل شد.
361/ 4 گويم: اين جا مناسبت دارد آنچه را شارح فرغانى در بيان
چگونگى تعين قلم و لوح و جهت ارتباط آن دو را به واسطه تعاقب و از پى هم آمدن بيان
داشته؛ و نيز آنچه را كه درباره اركان لوح و اقسام آنچه از ارواح و صور مثالى كه
اشتمال بر آن دارد؛ ذكر كرده- با نوعى انتخاب و اختصار- در طى وصولى چند بياوريم.
وصل اول در چگونگى تعيّن آن دو (قلم و لوح)
362/ 4 گويد: چون محبت اصلى- به حكم مفاتيح- در ديگر اسماء الهى و
كونى سارى گشت، حقايق الهى- به واسطه اثرگذارى- و كونى- به واسطه اثرپذيرى و قبول-
ظاهر شد، در نتيجه وجود و عالم و حقايق از طلب و عشق به ظهور مقتضيات و كمالات خود
لبريز گشت، لذا هر يك از اين حقايق- به حكم اين طلب و سئوال استعدادى- به اصل
خودشان كه
نام کتاب : ترجمه مصباح الانس ابن فناري (شرح مفتاح الغيب صدرالدين قونوى) نویسنده : خواجوي، محمد جلد : 1 صفحه : 419