نام کتاب : ترجمه مصباح الانس ابن فناري (شرح مفتاح الغيب صدرالدين قونوى) نویسنده : خواجوي، محمد جلد : 1 صفحه : 4
الهى باشند و خواه قابل وجودى- البته بر
آنچه كه بين آن دو (فاعل و قابل) از رقايق هست- و با اين كه اين سپاسى جامع مر
انواع و افرادش را از جهت تعاكس آن از جهت حقى و خلقى؛ با چهار اعتبارش (يعنى فاعل
الهى و وجودى و قابل الهى و وجودى) در پنج حضرتش (لاهوت و جبروت و ملكوت و ملك و
ناسوت) مىباشد، با اين همه در مقام ذوق و تحقيق؛ تمام سپاسهاى مطيع و سركش-
بىشك- به تو باز مىگردد و در ذات اقدست با تو متحداند و پخش و تصورش جز از جانب
تو و يا كسى كه به تو قرب نوافل دارد و يا قرب فرايض و يا هر دو قرب را به او دارى
و بلكه فوق هر دو قرب ترقى كرده[1] است و به
نقطه جامع بين قرآنى محاذات؛ بمعناى آن (يعنى روحانيت و نور) و بين فرقانيت مضاهات
(همانندى) نسبت به سرور و مولايش رسيده نمىباشد؛ و اين مقام خاص كسى است كه عنايت
ازلى از نون نخستين[2] نصيب وى
شده است و: ذلك فضل الله يؤتيه من يشاء، يعنى اين فضل و كرم الهى است كه به هر كس
خواهد ميدهد (4- جمعه)
3/ 1 و درود بر كسى كه وى را ديباچه عنايت بزرگ خويش و دوستى عظيم
خود قرار دادى و مقام انيّت احديت جمع اسماء اوّلينت را به وى عطا فرمودى، يعنى
صاحب امانت حقيقت خلافت، و كسى كه تنها از جهت وى و ياريش امكان رسيدن به نقطه و
قله وراثت- كه بدان اشاره شده- امكان پذير است- يعنى محمد- كه ظاهر و باطن و علم و
عينش محمود و پسنديده است و بر تمام خلايق از جهت ذات و حال و مرتبه و حكمش خليفه
و حكمران است، و هم چنين درود بر آل طينى و دينى و وارثان حالى و مقامى و علمى او
باد، درودى كه از جانب ما احسانش را پاداش دهاد و بدان آنچه از عموم و خصوص كه به
ما- از فرستادنش به دو رحمت رحيمى و رحمانى خود- اختصاص داده كفايت كناد.
4/ 1 اما بعد: دورى (فاصله) در تفرق آراى علماى رسمى؛ به سبب كثرت
ترديد و
[1] - يعنى برايش مقام وحدت كثرت حاصل شده، و فوق آن
مقامى است كه كارى او را از كار ديگر باز نمىدارد، يعنى نه وحدت حجاب كثرت مىشود
و نه كثرت حجاب وحدت.