نام کتاب : ترجمه مصباح الانس ابن فناري (شرح مفتاح الغيب صدرالدين قونوى) نویسنده : خواجوي، محمد جلد : 1 صفحه : 348
97/ 4 اگر گويى: پيش از اين گفته شد كه: ذات
حق عبارت است از وجود مطلق، و به واسطه تعيّن اوّلش به اين كه او خودش خودش است و
به واسطه محل بودن اعتبارات، اسم ذات بر آن اطلاق گرديده، پس وجود عام- يعنى مطلق-
اسمش مطابق است و حضرت شيخ قدس سره هم گفته: نه اينكه اين اسم مطابق نفس الامر
است.
98/ 4 گويم: مقيّد به اطلاق غير مطلق از اطلاق و تقييد است، پس مراد
از وجود عام عبارت از اوّلى است كه مقيد به عموم مىباشد و ذات حق تعالى دومى است،
پس مطابق آن نيست، با اين كه اسم مطابق حقيقت مسمّا مىباشد[1].
و گفته شد كه هر تصور شدهاى متعين است نه مطلق، و اگرچه هر يك به حسب خودش تصور
شود- نه آنگونه كه تصور كننده بر آن است- پس مطابقه چگونه مىشود؟
99/ 4 اگر گويى: ذات حق سبحان همان نور است، چنانكه فرموده: اللَّهُ نُورُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ،
يعنى: خدا نور آسمانها و زمين است (35- نور) و نور به خود خويش تاب است و آشكار
كننده غير خود، و نيز او (تعالى) ظاهر است؛ چنانكه فرموده:
وَ الظَّاهِرُ وَ الْباطِنُ، يعنى:
هم ظاهر است و هم باطن (4- حديد) يعنى جامع (جمع كننده) بين آن دو، و
هرچه كه ظاهر است عمومى ندارد؛ چگونه حقيقت جامع به نور و ظاهر ناميده شده است؟
100/ 4 گويم: نور و ظاهر و امثال اين دو از: اول و آخر و قابض و باسط
و غير اينها از متقابلات؛ صور احوال نسبىاند براى اين ذات؛ و مراتب تعينات و
تعدداتاند براى آنكه به حسب تفاوت قابليات مظهريت؛ تفاوت مىيابند، و در فصول
گذشته گفته شد كه تعدد نسبتها اثرى در تعدّد اصول ندارند؛ (و اينها صور احوال
نسبىاند) نه اسماء ذات- از آن جهت كه ذات است[2]-
مانند اسمائى كه نسبت عام به متباينات و ضدّ يكديگر دارند كه وقتى به ذات نسبت
داده شوند عين ذاتاند و اطلاقشان مانند اطلاق ذات است؛ مانند اصول- از آن جهت كه
اصولاند- فرق بين دو قسم را نيكو بفهم تا اشتباه بين دو اسم برطرف شود.
[1] - يعنى مطابقه وقتى قابل تصور است كه تصور مسمّا
كنه حقيقت مسمّا باشد.
[2] - يعنى نور و ظاهر و امثال اين دو از اسماء ذات- از
آن جهت كه ذات است- نمىباشند؛ بلكه صور احوال نسبى براى اين ذاتاند، با اين همه
به واسطه عدم مطابقه اشكال برطرف نمىشود.
نام کتاب : ترجمه مصباح الانس ابن فناري (شرح مفتاح الغيب صدرالدين قونوى) نویسنده : خواجوي، محمد جلد : 1 صفحه : 348