نام کتاب : ترجمه مصباح الانس ابن فناري (شرح مفتاح الغيب صدرالدين قونوى) نویسنده : خواجوي، محمد جلد : 1 صفحه : 101
بخشى بودن نكاح وجودى؛ كردهاند، زيرا تحصيل
علمى مانند عينى است[1].
133/ 3 گويم: آرى! ولى در اين كه اين اصول مخالفت و ضديّتى با آنچه
ما بيان كرديم ندارد؛ سرّى دارد كه حضرت شيخ قدس سره بيان داشته و خلاصه آن اين
كه[2]: سبب اگر
چه از آن جهت كه سبب است غير مسبب است؛ پس ناگزير از جهت مغايرت و تعدد است تا
تصور انتقال بين آن دو- كه همان جهت تفصيل و كثرت در يكى و جهت اجمال و وحدت در
ديگرى است- صورت گيرد، ولى ناگزير كثرت بايد داراى وحدتى باشد كه تخصيصش دهد،
وگرنه مطابق با واحد نبوده و مناسبت با آن نداشته و آن (كثرت) به وحدت انتقال پيدا
نمىكند، وحدت نيز داراى كثرتى است نسبى؛ از اجزايى مقوم كه تعلق به آن اجزاء
دارند و يا احوال[3] تابعه كه
وحدت بدانها تعين و تعدد مىيابد، پس لازم است در آغاز طلب مقتضى و خواست؛ فقدان
مطلوب و خواسته شده- جهت اختلاف آن دو- اعتبار كرده شود، و به اين اعتبار حدّ و
محدود و برهان و مطلوب و سبب و مسبب ناميده مىشود، و در پايان طلب مقتضى و خواست-
به واسطه حصول مطلوب و خواسته شده- جهت اتحاد و مناسبت آن دو اعتبار كرده شود،
بنابر اين علم- جز به جهت اتحاد- حاصل نمىگردد.
134/ 3 تحقيق آنكه: حاصل؛ هنگام پايان يافتن تفصيل؛ عين آن است، هم
چنان كه در مركب خارجى اين چنين است.
135/ 3 تأنيس و پيوند دادن آن؛ اتفاق سخن (متقدمان) است به جايز
نبودن تعريف به مباين و ضد؛ و سخن متأخران به جايز نبودن تعريف به اعم- به واسطه
منع و بازداشت- و تعريف به اخص- به واسطه نبودن جمع- و گويند: دو سالبه هيچگاه
نتيجه نمىدهد و حد وسط تكرارش لازم است؛ تا جائى كه در قياس مساوات- براى يافت
تكرار حد وسط و غير آن- به تكلف و سختى افتادند.
[1] - تحصيل علمى عينى سارى در تحصيل وجودى عينى است.
[2] - همانگونه كه بايد بين سبب و مسبب جهت مغايرت و
مباينت و تعدد باشد تا انتقال بين آن دو تصور شود، و آن مغايرت- جهت تفصيل و كثرت
است در سبب- مانند تعريف و برهان- و جهت اجمال و وحدت است در مسبب- مانند معرف و
نتيجه- همينطور بايد كثرت وحدتى داشته باشد كه تحققش بخشد و وحدت نيز كثرتى نسبى
داشته باشد.