responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه عيون أخبار الرضا شيخ صدوق نویسنده : غفاري، علي اکبر؛ مستفيد، حميد رضا    جلد : 1  صفحه : 637

مقابل، ساعد، شانه‌ها، و بالاى سينه‌شان پر مو بوده، ساق دستشان كشيده، كف دستشان درشت و دستها و پاهاى مباركشان زبر[1] بود، دست و پاهايشان متناسب و استخوانهايشان صاف و بدون كجى بود.

كف پاهايشان كاملا گود بود، قسمت قوزك پا به پايين (كه معمولا داخل كفش قرار ميگيرد) خيلى پر گوشت نبود، و آب از روى پايش ردّ ميشد و نمى‌ايستاد.

وقتى بحركت درمى‌آمدند با قدرت قدم بر ميداشتند، در حال حركت كمى متمايل حركت مى‌كردند، با وقار و سريع راه مى‌رفتند، گويا در سرازيرى به سمت پايين در حركتند، هنگامى كه به چپ و راست رو ميكردند با تمام بدن به آن سو رو ميكردند، چشمانشان به زير افتاده بود و نگاهشان به زمين طولانى‌تر از نگاهشان به آسمان بود، معمولا خيره خيره نگاه نميكردند، به هر كس ميرسيدند، سلام ميكردند.

امام حسن 7 ادامه دادند: به او گفتم: گفتار آن حضرت را برايم وصف كن. گفت: آن حضرت پيوسته محزون و هميشه در فكر بودند، آسايش و راحتى نداشتند، در جايى كه نياز نبود سخن نمى‌گفتند.


[1]- درشتى دست و زبرى دست و پا در ميان اعراب از محاسن مردان بشمار ميرفته است( معاني الأخبار ص 87).

نام کتاب : ترجمه عيون أخبار الرضا شيخ صدوق نویسنده : غفاري، علي اکبر؛ مستفيد، حميد رضا    جلد : 1  صفحه : 637
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست