حضرت فرق باز ميكردند[1]
و إلّا آن را به حال خود گذاشته و در هر حال در مواقعى كه موى خود را بلند ميكردند
بلندى مو از لاله گوش تجاوز نميكرد، رنگشان درخشان بود، پيشانى پهن و ابروانى
كشيده و كمانى داشتند، و ابروان آن حضرت در عين كشيده بودن، كامل و پر مو بود ولى
پيوسته نبود، و هر گاه عصبانى مىشدند، رگ ميان ابروهايشان متورّم ميشد، بينى آن
حضرت باريك و در وسط كمى برجسته بود، نورانيّتى داشتند كه هميشه آن حضرت را در بر
داشت، بقسمى كه كسى كه در او تأمّل نداشت متكبّرش فكر ميكرد.
محاسن آن حضرت كوتاه و
پر پشت بود، و گونههايشان هموار و كم گوشت، دهانشان بزرگ[2] و دندانهايشان سفيد و برّاق بود،
رشته مويى نازك از گردن يا سينه تا ناف داشتند، گردن او گوئى تنگى نقره فام بود.
خلقتى همگون داشتند،
بدنشان فربه بود و در عين حال سينه و شكم در يك سطح قرار داشت، شانههايى پهن و
عضلانى و بدنى سفيد و نورانى داشتند.
از زير گردن آن حضرت تا
ناف، رشته مويى نازك مثل يك خط قرار داشت، پايين سينه و شكم مبارك ايشان و ساير
قسمتها عارى از مو بود، و در
[1]- ابن اثير در« النّهاية» در مادّه« عقص» گويد:
در اين جمله لفظ« عقيقته» مشهورتر از« عقيصته» ميباشد زيرا آن حضرت موهاى خود را
نمىبافتند( و يا در پشت سر به صورت بافته شده عمل نمىكردند) مترجم گويد: به معنى
موى جمع شده بر روى سر ميباشد.
[2]- بزرگى دهان در بين عربها حسن بوده است( معانى
الاخبار ص: 85).