responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه عيون أخبار الرضا شيخ صدوق نویسنده : غفاري، علي اکبر؛ مستفيد، حميد رضا    جلد : 1  صفحه : 522

عمويم شهيدى است همچون شهدايى كه در ركاب رسول خدا 6 و علىّ و حسن و حسين- صلوات اللَّه عليهم- شهيد شدند.

و- فضيل بن يسار گويد: صبح همان روزى كه زيد بن علىّ در كوفه خروج كرد، نزد او رفتم، شنيدم كه ميگفت: چه كسى از بين شما مرا در جنگ با انباط شام‌[1] كمك مى‌دهد؟ قسم بخداوندى كه محمّد را به حقّ مبعوث نمود، و او را بشير و نذير قرار داد، هر كس از شما مرا در جنگ با آنان يارى دهد، روز قيامت دستش را گرفته و با اذن خداوند عزّ و جلّ ببهشت واردش خواهم كرد.

وقتى كشته شد، مركبى كرايه كرده و رهسپار مدينه شدم و در آنجا به خدمت حضرت صادق 7 رسيدم، با خود گفتم: نبايد خبر كشته شدن زيد را به حضرت بدهم، چون ممكن است بيتابى كند، وقتى به حضرت وارد شدم،


[1]- انباط مردمانى بودند ساكن بيابانهاى بين بصره و كوفه كه بيشترشان عجم بودند و به اهل شام هم از آنجا كه در تكلّم بزبان عربى فصيح نبودند- و از اين جهت به عجم‌ها و انباط شبيه بودند- انباط اطلاق مى‌شد.( بحار ج 46 ص 172)

نام کتاب : ترجمه عيون أخبار الرضا شيخ صدوق نویسنده : غفاري، علي اکبر؛ مستفيد، حميد رضا    جلد : 1  صفحه : 522
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست