مىكند، ازدواج مىكند، مىخوابد، دچار سهو و نسيان[1] مىگردد،
خوشحال و محزون مىشود، مىخندد و مىگريد، زندگى مىكند و سپس مىميرد، دفن
مىشود و مردم او را زيارت مىكنند، محشور مىشود و مورد سؤال واقع مىگردد، به او
ثواب و پاداش داده مىشود و مورد اكرام الهى قرار مىگيرد و شفاعت مىكند، و علامت
مهمّ او دو چيز است: علم و استجابت دعا.
خبرهايى كه از حوادث
آينده مىدهد، از پدرانش از رسول خدا- 6- به او رسيده است، و
حضرت رسول نيز از جبرئيل و او از خداوند علّام الغيوب- عزّ و جلّ- دانسته است.
و تمام يازده امام بعد
از پيامبر 6 شهيد شدهاند، بعضى با شمشير، كه عبارتند از:
امير المؤمنين، امام حسين عليهما السّلام و بقيه ايشان با سمّ، هر يك را
[1]- مراد مصنّف از سهو و نسيان چنان كه خود در
كتاب« من لا يحضره الفقيه» شرح داده بدين منوال ميباشد:
هنگامى كه خداوند به مصلحتى
بخواهد او،( امام) به نسيان يا سهو دچار خواهد شد، و هر كجا كه چنين شد، بلافاصله
خود امام از نسيان يا سهو خود خبر مىدهد تا كسى گمراه نگردد، البتّه اين عقيده
مؤلّف و استادش« ابن الوليد» است نه همه مشايخ عظام، و آنان گويند: سهو و نسيان با
عصمت كه ملاك حجّيّت است منافات دارد، لذا همه ظواهر را تأويل و يا ردّ مىكنند.