responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه عيون أخبار الرضا شيخ صدوق نویسنده : غفاري، علي اکبر؛ مستفيد، حميد رضا    جلد : 1  صفحه : 393

داود خيلى گران آمد، لذا مجدّدا نامه‌اى نوشت و دستور داد تا اوريا را جلوتر از تابوت بفرستند، فرمانده نيز اين بار اوريا را جلوتر فرستاد و اوريا كشته شد و داود با همسر او ازدواج كرد.

راوى گويد: حضرت با دست بر پيشانى خود زدند و فرمودند: «إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَيْهِ راجِعُونَ‌»! شما پيامبرى از پيامبران خدا را به تهاون و سبك شمردن در باره نماز نسبت داديد به گونه‌اى كه مى‌گوئيد: نماز را رها كرده به دنبال پرنده‌اى رفت، سپس او را به فاحشه (عمل منافى عفّت) و قتل نسبت داديد، او گفت:

يا ابن رسول اللَّه پس خطاى داود چه بوده است [كه به جهت آن استغفار كرد]؟

امام 7 فرمود: اى بينوا!! داود گمان كرد كه خداوند كسى را داناتر از او خلق نكرده است، لذا خداوند دو فرشته را به سوى او فرستاد و آنان از ديوار محراب بالا رفته و در مقابل داود حاضر گشتند و گفتند: «خَصْمانِ بَغى‌ بَعْضُنا عَلى‌ بَعْضٍ فَاحْكُمْ بَيْنَنا بِالْحَقِّ وَ لا تُشْطِطْ وَ اهْدِنا إِلى‌ سَواءِ الصِّراطِ* إِنَّ هذا أَخِي لَهُ تِسْعٌ وَ تِسْعُونَ نَعْجَةً وَ لِيَ نَعْجَةٌ واحِدَةٌ فَقالَ أَكْفِلْنِيها وَ عَزَّنِي فِي الْخِطابِ‌» (ما دو نفر با هم اختلاف داريم و يكى از ما بر ديگرى ظلم كرده است، به حقّ بين ما

نام کتاب : ترجمه عيون أخبار الرضا شيخ صدوق نویسنده : غفاري، علي اکبر؛ مستفيد، حميد رضا    جلد : 1  صفحه : 393
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست