responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه عيون أخبار الرضا شيخ صدوق نویسنده : غفاري، علي اکبر؛ مستفيد، حميد رضا    جلد : 1  صفحه : 394

حكم كن و خلاف حقّ نگو و ما را به راه درست راهنمائى كن، اين برادر من است، نود و نه گوسفند دارد و من فقطّ يك گوسفند دارم، و با اين حال به من گفته است: آن يكى را هم به من بسپار و در اين بحث و گفتگو من حريف او نشدم- ص: 23 و 22) داود 7 عجله كرد و بر عليه «مدّعى عليه» حكم داده، چنين گفت: «لَقَدْ ظَلَمَكَ بِسُؤالِ نَعْجَتِكَ إِلى‌ نِعاجِهِ‌» (با اين درخواست به تو ظلم كرده است- ص: 24) و از «مدّعى» بيّنه‌اى (دليل و شاهدى) نطلبيد (و حال آنكه قاضى بايد از شخص مدّعى، دليل و شاهد بخواهد) و حتّى به «مدّعى عليه» هم نگفت: تو چه مى‌گويى؟ اين خطا، خطاى راه و رسم داورى بود، نه آن خطايى كه شما معتقد هستيد، آيا نشنيده‌اى كه خداوند مى‌فرمايد:

«يا داوُدُ إِنَّا جَعَلْناكَ خَلِيفَةً فِي الْأَرْضِ فَاحْكُمْ بَيْنَ النَّاسِ بِالْحَقِّ وَ لا تَتَّبِعِ الْهَوى‌- الخ» (اى داود! ما تو را در زمين، خليفه قرار داديم، در بين مردم به حقّ حكم كن و از هواى نفس پيروى نكن- ص: 26) تا آخر آيه، او سؤال كرد: پس قضيّه او با اوريا چه بوده است؟ حضرت فرمودند: در دوران حضرت داود 7 حكم خدا چنين بود كه هر گاه زنى شوهرش مى‌مرد يا كشته مى‌شد، بعد از او هرگز ازدواج نمى‌كرد، و اوّلين كسى كه خداوند برايش مباح كرد كه با زنى كه شوهرش كشته شده ازدواج كند، داود 7 بود، آن حضرت هم پس از كشته‌

نام کتاب : ترجمه عيون أخبار الرضا شيخ صدوق نویسنده : غفاري، علي اکبر؛ مستفيد، حميد رضا    جلد : 1  صفحه : 394
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست