و امّا در مورد داود
7، كسانى كه طرف شما هستند، در اين باره چه مىگويند؟ علىّ بن جهم گفت:
مىگويند: داود 7 در محرابش مشغول نماز بود كه ابليس به شكل پرندهاى
بسيار زيبا در مقابلش ظاهر شد، داود نماز خود را شكست و برخاست تا پرنده را بگيرد،
پرنده به حياط رفت، داود هم به دنبالش از اطاق خارج شد، پرنده به پشت بام پريد
داود هم در طلب پرنده به پشت بام رفت، پرنده از آنجا به داخل حياط اوريا بن حنّان
پريد، داود با نگاه خود پرنده را دنبال كرد و در اين حال چشمش به همسر اوريا كه
مشغول غسل بود افتاد و به او علاقمند شد، از طرفى، قبلا اوريا را به جنگ فرستاده
بود. داود به فرمانده لشكر نامهاى نوشت كه اوريا را جلوتر از تابوت عهد[1] بفرست،
فرمانده نيز چنين كرد، اوريا بر مشركين پيروز شد و اين مطلب بر
[1]- در قرآن كريم سوره بقره آيه 250 نيز به« تابوت»
بنى اسرائيل اشاره شده است، نقل گرديده اين تابوت صندوقى بوده است كه مادر حضرت
موسى 7 ايشان را در آن نهاده و آن حضرت نيز در هنگام وفات، الواح، لباس
خود و نشانههاى نبوّت را در آن نهاده و به جناب يوشع بن نون 7 وصى و
جانشين خود دادند، و بنى اسرائيل به اين صندوق تبرّك مىجستند. و نيز گويند: حضرت
موسى 7 در هنگام حركت، تابوت را جلوى افراد قرار مىداد، و بنى اسرائيل
نيز آن را پيشاپيش سپاه خود قرار مىدادند، و نيز روايت شده است هر كه جلوتر از
تابوت مىرفت، يا كشته مىشد يا پيروز مىگرديد.