مىگفت: وقتى هارون، موسى بن جعفر عليهما السّلام را زندانى
كرد، حضرت، شب هنگام، از جهت هارون در ترس بودند كه مبادا ايشان را بكشد.
لذا تجديد وضو كردند و
رو به قبله ايستادند و چهار ركعت نماز خواندند و سپس دست به دعا برداشته، چنين
گفتند:
«يا سيّدي نجّني من
حبس هارون و خلّصني من يده، يا مخلّص الشّجر من بين رمل و طين، و يا مخلّص اللّبن
من بين فرث و دم، و يا مخلّص الولد من بين مشيمة و رحم و يا مخلّص النّار من
الحديد و الحجر، و يا مخلّص الرّوح من بين الاحشاء و الأمعاء، خلّصني من يدي
هارون».
(يعنى: اى آقاى من، سرور
من، مرا از زندان هارون نجات بده و از دست او رهايم كن. اى كه درخت را از بين گل و
شن بيرون مىآورى! اى كه شير را از بين مجراى خون و سرگين خارج مىكنى.[1] اى كه جنين
را از ميان رحم و مشيمه خارج مىكنى! اى كه آتش را از
[1]- اشاره به آيه شريفه 66 سوره نحل است. ترجمه
آيه تقريبا چنين مىباشد:« از شكم چهارپايان از بين خون و سرگين، شيرى خالص و
گوارا بيرون مىآوريم». و علّت اينكه فرموده است شير را از بين خون و سرگين خارج
مىكنيم اين است كه سرگين در شكمبه است و پستان چهارپايان در قسمت عقب شكم نزديك
پاها قرار دارد و شريانها و وريدها شكمبه و پستان را احاطه كرده است. و لذا به اين
اعتبار، خداوند مىفرمايد از بين خون و سرگين، شير خالص بيرون مىآوريم.