درياى نادانى و شعور به اين نمىدارند. و
صواب آن است كه جميع[1] مردمان-
مگر شاذّ نادرى كه يافت نمىشود در زمانها مگر يكى يا[2]
دو- ممنوع گردند[3] از مجاوزت
طريقه صاحبان علم در ايمان سهل و آسان و تصديق مجمل نمودن به آنچه خداى عزّ وجلّ
نازل ساخته و پيغمبر خبر به آن داده، پس هركسى كه مشغول شود در خَوض در كلامْ خود
را در شغلى انداخته كه از همه شغلها باز مىماند.
وقتى حضرت پيغمبر 6 جمعى از اصحاب خود را ديدند كه
شروع در گفتگو و خَوض در كلام نموده بودند، آن حضرت غضبناك شدند[4]
به حدّى كه گونههاى روى مبارك ايشان سرخ شد، پس فرمودند: آيا شما به اين مأمور
شدهايد؟ آيات قرآن را برهم[5] مىزنيد و
بعضى را بر بعضى حمل مىكنيد. ببينيد آنچه خداى عزّ وجلّ]m
.a 32[ شما
را امر به آن كرده بجاى آوريد و [از] آنچه شما را نهى از آن كرده[6] باز ايستيد. و اين تنبيهى است بر
طريق حقّ كه از اين تجاوز نبايد نمود.
و در كتاب مصباح الشريعة مروى است كه حضرت صادق سلام اللَّه عليه[7] فرمودند: از خدا بترس و بعد از آن
در هرجا كه خواهى و از هر قومى كه خواهى[8]
مىباش، چراكه هيچ كس را در خوبىِ خداترسى خلافى نيست. و پرهيزكار محبوب است در
پيش هر طايفهاى و در پرهيزكارىْ هر خيرى[9]
و راه حقّى جمع است.
تا آنكه آن حضرت فرمودند: آن گاه ملازم شو چيزى را كه اجماع صاحبان
صفاى باطن و پرهيزكارى بر آن واقع شده از اصول دين و حقيقتهاى يقين و رضا و
انقياد.