راضى شده از راه بسيارى و مشقّت و آمدن آن
بىاراده كسى و بدون خواهشى. و جنابت نمىباشد مگر به طلب لذّت و[1] مگر به داشتن خود را بر آن به سعى
و تلاش[2].
فصل [در اينكه دنيا و آخرت مانند دو هوو هستند]
بعضى از اصحاب ما كلامى فرمودهاند كه ملخّصِ آن اين است كه: دنيا و
آخرت مانند دو زنند كه يك شوهر داشته باشند و به هريك كه نزديك مىشوى از ديگرى
دور شده خواهى بود. و از براى اين است كه بنده مأمور شده در وقت مشغول شدن به
عبادت خدا و اقبال بر وى به پاكيزه ساختن اعضاى ظاهره دنيويّه و[3]
اوّلًا مأمور شده در وضو به شستن رويى كه اكثر حواسّ ظاهره در آن است؛ و حواسّ
ظاهره عظيمترين اسبابى است كه باعث بر مطالب دنياست و اين امر از براى آن شده[4] كه متوجّه شود و اقبال كند به روى
دل بر خداى عزّ وجلّ در حالتى كه خالى باشد از اين چركينها. و بعد از آن مأمور شده
به شستن دستها از براى آنكه بسيارى از امور دنيوى و خواهشهاى طبيعى كه مانع از
اقبال بر آخرت است مباشرت آنها به دستها مىشود. و بعد از آن مأمور شده به مسح
پاها از براى آنكه به آنها به مطالب مىرسد و متوسّل به تحصيل مقاصد مىشود، پس[5] آنها [را] پاكيزه مىكند تا جايز
باشد از براى او به آنها داخل در عبادت شود و اقبال به آن كند.
و در غسل مأمور شده به شستن جميع پوست بدن از براى آنكه آدمى در
حالت]m .a 99[
جِماع و آنچه موجب غسل است به شهوتها نزديكتر و تعلّق او[6]
به آنها بيشتر مىشود و تمامى بدن را در اين دخلى هست. و از براى اين است كه حضرت