شده: «وَ لا تَكُنْ
كَصاحِبِ الْحُوتِ إِذْ نادى وَ هُوَ مَكْظُومٌ»[1] يعنى
مثل يونس مباش كه خدا را ندا كرد در حالتى كه غمگين بود.
و اين اختلافات بعضى از براى اختلاف حالها و مقامهاست و بعضى از]m .b 58[
براى تفاضل و[2] تفاوتى
است كه در روز ازل در قسمت ميان بندگان واقع شده، خداى عزّ وجلّ فرمودهاند[3]:
«وَ لَقَدْ فَضَّلْنا بَعْضَ النَّبِيِّينَ عَلى بَعْضٍ»[4] يعنى به تحقيق تفضيل دادهايم بعضى پيغمبران را بر بعضى.
و فرموده: «مِنْهُمْ مَنْ كَلَّمَ اللَّهُ وَ
رَفَعَ بَعْضَهُمْ دَرَجاتٍ»[5] يعنى بعضى[6] از
پيغمبران با خداى عزّ وجلّ سخن گفتهاند و مرتبه بعضى را بلند گردانيده.
و حضرت عيسى 7 از آنها بود كه تفضيل داده شده بود. و از
راه زيادتى انس بود كه بر خود سلام كرد چنانچه فرمود:
«وَ السَّلامُ عَلَيَّ يَوْمَ وُلِدْتُ وَ يَوْمَ أَمُوتُ وَ يَوْمَ أُبْعَثُ
حَيًّا»[7] يعنى سلام بر من باد روزى كه متولّد شدم و[8]
روزى كه خواهم مرد و روزى كه مبعوث خواهم شد. و اين سخن از عيسى از آن راه بود كه
مشاهده لطف در مقام انس نمود.
و امّا يحيى بن زكريّا چون در مقام هيبت و حيا بود خود سخنى نگفت تا
آنكه خداى عزّ وجلّ بر وى سلام كرد و گفت: «وَ سَلامٌ
عَلَيْهِ يَوْمَ وُلِدَ وَ يَوْمَ يَمُوتُ وَ يَوْمَ يُبْعَثُ حَيًّا»[9].
و ملاحظه كن كه چون از برادران يوسف تحمّل نمودند[10]
آنچه را به يوسف كردند.